رسانه تخصصی روابط بین الملل

ایران و کنشگری های موجود در مساله غزه

Diplomacyplus.ir/?p=11267
تا اینجا رفتار ایران در قبال رژیم صهیونیستی عین عقلانیت، کنشگری و استفاده بهینه از فرصت‌ها برای منافع ملی ایران و منافع جبهه مقاومت بوده است. در عین حال هشدارهای راهبردی به تصمیم‌گیران در قبال تحولات آتی ضروری است.

نویسنده : سید محمد حسینی/ سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در عربستان

بازیگران در عرصه بین‌المللی اعم از بازیگران دولتی و غیردولتی به لحاظ عملکرد و تأثیرگذاری در محیط بین‌المللی به سه دسته اساسی تقسیم می‌شوند. برخی از بازیگران، منفعل و کنش‌پذیر (Reactive) هستند. این دسته از بازیگران در بهترین وضعیت، واکنش مناسبی در قبال صحنه‌آرایی دیگران از خود نشان می‌دهند اما خود نقش سازنده‌ای در قبال صحنه بازی ندارند. کنش‌پذیری لزومأ به ناتوانی و قدرت محدود ملی مربوط نمی‌شود بلکه عمدتأ به ضعفِ شناخت از محیط بازی مرتبط می‌شود، چه اینکه بسیاری از کشورها با قدرت ملی محدود، در تاریخ روابط بین‌الملل به واسطه هوشمندی رهبران خود، فرصت‌های بزرگی برای کشورشان ایجاد کردند، مانند تدبیر جمهوری اسلامی ایران در قبال حمله امریکا به عراق در دو مقطع 1991 و 2003 و اتخاذ راهبرد «بی‌طرفی مثبت» که منجر به افزایش جایگاه و منزلت بین الملل ایران شد و فرصت‌های فراوانی را برای کشور در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی ایجاد کرد. برخی دیگر از بازیگران، کنشگر (Pre active) هستند. کنشگران، لزومأ بازیگران سازنده نیستند اما از فرصت‌هایی که در محیط بازی ایجاد می‌شود، بهترین بهره را می‌برند.

به نظر می‌رسد مهمترین نماد کنشگری در میان بازیگران منطقه‌ای، ترکیه است که از فرصت‌های ایجاد شده همواره در جهت ارتقاء منافع ملی خود بیشترین بهره را می‌برد. دیپلماسی ترکیه در جنگ ایران و عراق، جنگ امریکا و عراق و به خصوص جنگ سوریه نمونه‌هایی از کنشگری ترکیه در بحران‌های منطقه‌ای را نشان می‌دهد. دسته سوم از بازیگران، کنش‌ساز (Pro active) هستند. آنها به واسطه قدرت هوشمندی که در اختیار داشته و به کار می‌گیرند، علاوه بر بهره‌مندی از فرصت‌ها، زمین‌بازی را نیز تعیین می‌کنند. کنش‌سازان، فرصت‌ساز هستند و طبعأ بیشترین فرصت را برای منافع خود شکار می‌کنند. دیپلماسی چین در سال‌های اخیر در منطقه خلیج فارس نشان داده است که بازیگری کنش‌ساز است. چین با راهبرد صلح‌سازی در منطقه؛ موجب برتری نسبی روندهای اقتصادی و سیاسی نسبت به روندهای امنیتی در خلیج‌فارس شده است و بیشترین فرصت را برای انعقاد قراردادهای تجاری و توافقات سیاسی با کشورهای منطقه را برای خود حاصل کرده است.
بازیگر بین‌المللی برای کنش‌ساز شدن، اولأ باید «هوش سیاسی» داشته باشد و ثانیأ باید حداقلی از «قدرت هوشمند» یعنی «ترکیبی سازه‌ وار» از قدرت سخت و قدرت نرم را دارا باشد. از میان این دو عنصر؛ هوش سیاسی بازیگران ، بسیار مهمتر است، چه اینکه بازیگران بسیاری در طول تاریخ از قدرت نرم و سخت خود استفاده کرده و زمین بازی را تعیین کرده‌اند اما دیگران از فرصت‌های این زمین استفاده کرده‌اند.

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول 45 سال گذشته در موضوعات مختلف، کنش پذیر، کنشگر و حتی کنش‌ساز بوده است. به طور مثال ایران در بسیاری از تحولات منطقه قفقاز کنش‌پذیر بوده است. صرف انرژی زیاد سیاست خارجی ایران در خلیج‌فارس و شامات، عملأ امکان کنشگری فعال را از ایران در منطقه قفقاز، آسیای مرکزی و افپا گرفته است. رفتار ایران در قبال جنگ سوریه نیز مصداق کنشگری مطلوب است. البته ایران در ادامه جنگ سوریه از یک بازیگر کنشگر به یک بازیگر کنش‌ساز تبدیل شد و با کنش امنیت‌ساز خود در قبال داعش، فرصت‌های زیادی را ایجاد کرد ولی متأسفانه روسیه و ترکیه از فرصت‌های ایجاد شده بیشترین استفاده را بردند و میوه‌هایی را چیدند که نهال آن را ایران در منطقه کاشته بود.
جنگ غزه نمونه دیگری از کنشگری ایران است. ایران در جنگ غزه تاکنون وارد بازی که اسرائیل سعی می‌کند برای ایران طراحی کند، نشده است. رژیم صهیونیستی به منظور خروج آبرومندانه از جنگ غزه؛ تلاش کرده است تا پای ایران و امریکا را به این جنگ بکشاند. اگر ایران وارد این بازی شود، مصداق عینی کنش‌پذیری ایران در جنگ غزه خواهد بود. رفتار ایران در جنگ غزه تاکنون بر مبنای کنشگری بوده است.

1) ایران از ورود مستقیم به جنگ حذر کرده است، در حالی که رژیم صهیونیستی درگیر جنگی فرسایشی شده است.
2)جبهه مقاومت یکپارچگی و قدرت خود را به اسرائیل نشان داده است در حالی که جبهه غربی، عربی و عبری در قبال این بحران دچار انشقاق و پراکندگی است.
3) اعتبار ایران در جهان عرب و افکار عمومی جهانیان افزایش یافته است در حالی که اعتبار اسرائیل در منطقه و جهان به شدت تنزل یافته است. رژیم صهیونیستی با کشتار بیش از ۴٠ هزار انسان بی‌گناه در غزه، در تحقق هدف اعلامی خود یعنی نابودی حماس ناکام مانده است.
بنابراین صبر استراتژیک ایران در قبال اسرائیل؛ مصداق کنش‌گری است و چنانچه واکنش احتمالی نظامی ایران در قبال ترور اسماعیل هنیه؛ بازی در زمین اسرائیل باشد، مصداق کنش‌پذیری خواهد بود.

پس تا اینجا رفتار ایران در قبال رژیم صهیونیستی عین عقلانیت، کنشگری و استفاده بهینه از فرصت‌ها برای منافع ملی ایران و منافع جبهه مقاومت بوده است. در عین حال هشدارهای راهبردی به تصمیم‌گیران در قبال تحولات آتی ضروری است.

بیانیه مشترک رهبران امریکا، مصر و قطر مبنی بر تهیه «طرح توافق و دعوت به مذاکره از حماس و اسرائیل»؛ در صورتی که به نتیجه منتهی شود؛ مصداق کنش‌پذیری برای ایران خواهد بود. درست مثل جنگ سوریه که ایران هزینه داد و ترکیه و روسیه بیشترین منفعت سیاسی و اقتصادی را بردند. ایران می‌تواند با یک «مانور اخلاقی» با این حرکت همراه شود و از واکنش نظامی عجالتا صرفنظر کند؛ با این سیاست که «جمهوری اسلامی ایران برای تسریع تحقق مصالح مردم فلسطین» از خونخواهی شهید اسماعیل هنیه صرفه نظر می‌کند. به این ترتیب ایران هم با ائتلاف صلح همراهی کرده است، هم شکست اسرائیل را تسریع بخشیده است، هم زمینه همکاری با قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای را برای حل سایر بحران‌های منطقه فراهم آورده است.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط