وبگاه میدل ایست آی در یادداشت تازه خود بهقلم «اریک لوب» نوشت: «ابراهیم رئیسی» از سال 2021 تاکنون -رئیسجمهور ایران- بوده و در 22 فوریه با «فیلیپ نیوسی» همتای خود از کشور موزابیک، دیدار کرد.
رئیسی مدعی شد که جمهوری اسلامی «همواره روابط خوبی با کشورهای آفریقایی داشته» و پتانسیل اقتصادی، سرمایه انسانی و منابع طبیعی این کشورها را مورد تایید قرار داد.
رئیسی از ابتدای ریاستجمهوری خود خواستار افزایش همکاریها با آفریقا و شناخت ظرفیتهای مادی و نیروی انسانی این قاره بوده است.
دیدارها و اظهارات رئیسی با مقامات آفریقایی بر خلاف تصور عمومی بخشی از برنامه سلطهجویانه برای گسترش نفوذ ایران در آفریقا نیست.
این اقدامات برخلاف چنین چیزی بوده و تلاشی برای از سرگیری روابط با این قاره است، زیرا «حسن روحانی» -طی هشت سال ریاستجمهوری خود از این روابط غفلت کرد و در این دوره به دنبال نزدیکی با غرب (آمریکا و اروپای غربی) و سپس شرق (چین و روسیه) بود.
دیدارها و سخنان رئیسی با مقامات آفریقا به دور از پیشبرد جاهطلبیها سلطهجویانه و توسعهطلبی ایران در این قاره است و میتوان آن را دقیقا بهعنوان تلاشی برای تنظیم مجدد روابط دانست.
غفلت روحانی از آفریقا در فقدان سفرهای رسمی او به این قاره منعکس شده بود. روحانی هیچگاه به آفریقا سفر نکرد. بیتوجهی روحانی به آفریقا بازتابی از سطوح پایین تجارت جمهوری اسلامی با این قاره بود.
تجارت ایران به کشورهای واقع در زیر خط صحرای آفریقا طی ریاستجمهوری وی بین سالهای 2014 تا 2018 و حتی بعد از امضای برجام و به دنبال آن لغو تحریمها، به پایینترین حد و 0.9 درصد از کل تجارت ایران رسید.
برعکس، این میزان در دوران محمود احمدینژاد، بین سالهای 2005 تا 2013، و در سال 2007 به اوج 4.54 درصد رسیده بود و سپس در سطح 1.5 درصد باقی ماند.
ستاد آفریقا در دوره احمدینژاد و سال 2005 در وزارت خارجه ایران تاسیس شد و مسئول گسترش روابط اقتصادی با آفریقا بود، اما در زمان روحانی تقریبا از بین رفت. علاوه بر این، برخی از مشاوران تجاری ایران در سفارتخانههای این کشور در این قاره مستقر شده بودند و وظیفه آنها افزایش تجارت با ایران بود، اما در ادامه به کشورشان فراخوانده شدند.
رئیسی به جای این که با مقامات کشورهایی نظیر سودان، جیبوتی و سومالی دیدار کند که در رده اول قرار دارند و همه آنها روابط خود را در زمان روحانی با ایران قطع کرده بودند، تنها با مقامات آفریقایی از کشورهایی چون موزابیک، توگو و گینه بیسائو دیدار کرده که به لحاظ تجارت دوجانبه اهمیت درجه دوم و سوم دارند.
هر چند که موزابیک، توگو و گینه بیسائو بهعنوان شرکای تجاری اهمیت کمتری دارند، اما از اهمیت تاریخی و ارزش استراتژیک برخوردارند.
باید دید که آیا رئیسی برای تقویت روابط با این کشورها فراتر از شعار عمل خواهد کرد و خود را متمایز از روحانی نشان خواهد داد یا خیر.
در نظام بینالملل هیچ دوستی و دشمنی دائمی وجود ندارد و در چنین نظامی، این زمان است که به ما خواهد گفت آیا رئیسی توانسته روابط و اتحادهای طولانیمدت را با متحدان دیرینه و برتر در این قاره احیاء کند یا نه.
رئیسی جدای از امضای توافق هستهای جدید با گروه 1+5 و کاهش تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، برای دستیابی به این هدف در سیاست خارجی باید چه به لحاظ زبانی و چه عملی به این متحدین و شرکا نشان دهد که میتواند منافع ملموس دیپلماتیک و اقتصادی اعطا کند.
رئیسی برای این که نسبت به سلفش تعامل بیشتری با آفریقا داشته باشد، باید دو درس را از احمدینژاد بیاموزد، زیرا وی با وجود این که پیگیر روابط نزدیک با کشورهای گامبیا، سنگال و دیگر کشورهای آفریقایی بود، اما نتیجهای معکوس گرفت.
درس نخست اینکه، لفاظیهای ضد امپریالیستی را کاهش دهد تا بتواند با انعطافپذیری دیپلماتیک و سرمایه ژئوپلیتیک روابط نزدیک این کشورها با ایران را پیگیری کند.
دومین درس اینکه یادداشتهای تفاهم و سایر توافقات دوجانبه را اجرایی نموده و محتاطانه آنها را مجبور به بازگشت به میز مذاکره کند، در حالی که باید نیازها و محدوددیتهای مالی، اقتصادی و فناوری ایران را هم در نظر داشته باشد./ مرکز مطالعات سورین