رسانه تخصصی روابط بین الملل

ایران، ستون همگرایی اوراسیا

Diplomacyplus.ir/?p=7336
رسانه روسی «پراودا» در گزارشی نوشت: اکنون که چین به عنوان یک متحد و شریک راهبردی، روابطی نزدیک تر با ایران ایجاد کرده است، باید ایران را به عنوان کشوری در حال تبدیل شدن به یکی از قطب های کلیدی در چارچوب یکپارچگی و همگرایی اوراسیا دید و آن را در کنار روسیه و چین، ستون سوم این همگرایی دانست.

 پراودا در مقاله خود با عنوان «نتیجه سفر رئیسی به چین: ایران ستون سوم اتحادیه اقتصادی اوراسیا خواهد بود» نوشته است: «طی، ۴۴ سال پس از انقلاب اسلامی، ایران از شراکت راهبردی با سه کشور اصلی حوزه بریکس یعنی چین، روسیه و هند بهره برده است.» کشوری به عنوان اولین کشور غرب آسیا که عضو کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) و عضو توافقنامه تجارت آزاد (FTA) با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) شده است.

در این مقاله آمده است: سفر اخیر ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران به چین پیش از این توسط تحلیلگران سیاسی یک “رویداد انقلابی از بسیاری جهات” خوانده شده است که نشان دهنده “چرخش تهران به شرق” است.

نویسنده یادآوری کرده است که رئیسی اولین رئیس‌جمهور ایران است که در ۲۰ سال گذشته و در راس یک هیئت عالی‌رتبه سیاسی و اقتصادی که شامل رئیس جدید بانک مرکزی و وزرای اقتصاد، نفت، امور خارجه و صمت، سفری رسمی به چین انجام داده است.

در نتیجه این سفر، ۲۰ موافقتنامه همکاری دوجانبه در زمینه های مختلف – از کشاورزی، تجارت، گردشگری و حفاظت از محیط زیست گرفته تا مراقبت های بهداشتی، امدادرسانی در بلایای طبیعی، فرهنگی و ورزشی به امضا رسید.

«مراسم امضای مشارکت راهبردی جامع بین ایران و چین نقطه عطف مهمی در زمینه چندقطبی است: این دو کشور که از طریق مشارکت راهبردی با روسیه پیوند خورده‌اند، چشم‌انداز خود را با مخاطبان ملی خود و همچنین جهان جنوب در میان می‌گذارند.

«پپه اسکوبار»، تحلیلگر ژئوپلیتیک، در مقاله ای برای «The Cradle» نوشت: یک چندقطبی عادلانه تر و پایدارتر، که به طور کامل دستورات و دیکته های غرب را نادیده می گیرد. ایران می خواهد همه چیز مدرن شود پکن و تهران در حال حاضر در ساخت برخی از خطوط متروی تهران، خط راه آهن سریع السیر تهران-اصفهان همکاری فعال دارند و پروژه های مشترک انرژی نیز دارند. به عنوان مثال، غول فناوری چینی هوآوی آماده است تا به تهران در ایجاد زیرساخت شبکه مخابراتی ۵G کمک کند.

همانطور که انتظار می رفت، رئیسی و شی جینپینگ سران ایران و چین توافق کردند که در چارچوب سازمان ملل متحد و سازمان همکاری شانگهای (SCO) و همچنین “ابتکار کمربند و جاده ” با یکدیگر همکاری کنند. اگرچه به صراحت ذکر نشده است، اما همه این ابتکارات مبتنی بر دلارزدایی از تجارت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس است.

علاوه بر این، اکنون مشخص است که ایران به یکی از اعضای جدید بریکس پلاس تبدیل خواهد شد. تصمیم در مورد ورود آن در اجلاس آتی در آفریقای جنوبی در آگوست سال آینده گرفته خواهد شد.

بر اساس برخی برآوردهای تهران، گردش تجاری سالانه ایران و چین در میان مدت می تواند به بیش از ۷۰ میلیارد دلار برسد که سه برابر بیشتر از ارقام فعلی است. ایران بخش مهمی از جاده ابریشم جدید است رئیسی و شی توافق کردند که چین به ایران، یکی از شرکای کلیدی ابتکار کمربند و جاده، در ایجاد زیرساخت‌ها از جمله خط ساحلی ۲۲۵۰ کیلومتری خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عرب و دریای خزر و همچنین مرزهای زمینی عظیم با عراق، ترکیه و ارمنستان کمک خواهد کرد.

همه اندیشکده‌های چینی خاطرنشان می‌کنند که موقعیت ایران نه تنها از نظر کریدورهای زمینی کمربند و جاده، بلکه از نظر جاده ابریشم دریایی نیز ضروری است. بندر چابهار می تواند به یک نقطه مهم ایران و هند در کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) تبدیل شود و بنابراین مستقیماً با چشم انداز هند در مورد جاده ابریشم که تا آسیای مرکزی کشیده می شود، مرتبط شود.

ساخت بنادر در امتداد خلیج فارس و دریای خزر ارتباطات دریایی با آسیای مرکزی (ترکمنستان و قزاقستان)، روسیه و قفقاز را تقویت خواهد کرد. پاکستان و افغانستان در میان ذینفعان قرار دارند پس از اتصال «کریدور ایرانی» به کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) به طول ۳۲۰۰ کیلومتر، از کاشغر در استان سین کیانگ چین تا بندر گوادر در اقیانوس هند، پاکستان به وضوح از همکاری با ایران و چین سود خواهد برد.

هنگامی که زیرساخت های لازم در دو طرف مرز ایجاد شود، پاکستان قادر خواهد بود “شورشیان” ارتش آزادیبخش بلوچستان را که توسط سازمان سیا تغذیه می شوند، سرکوب کند، بیکاری را کاهش دهد و تجارت را تقویت کند. البته افغانستان نیز در قالب کریدور چین – افغانستان – ایران مرتبط با CPEC وارد معادله می شود.

از سپتامبر ۲۰۲۱، پکن به طور مفصل به طالبان توضیح می‌دهد که چگونه می‌توانند از کریدور زیرساختی – با راه‌آهن، بزرگراه و خط لوله – از سین‌کیانگ، عبور از کریدور واخان در شرق افغانستان، عبور از هندوکش به ایران استفاده کنند.

قلب چندقطبی ایران در موقعیت ایده آلی برای بهره مندی از توسعه راه آهن سریع السیر به رهبری چین قرار دارد که آن را به بیشتر آسیای مرکزی (قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان) مرتبط می کند. در عمل، این به معنای اتصال عالی به یک مرکز لجستیکی مهم است: منطقه ویژه اقتصادی خورگوس (SEZ)، تنها ۳۳۰ کیلومتر از آلماتی، در مرز قزاقستان و چین، و چهار ساعت رانندگی از اورومچی چین فاصله دارد.

اگر چین موفق شود، نوعی جام BIS خواهد بود که چین و ایران را از طریق قزاقستان، ترکمنستان، افغانستان و پاکستان به یکدیگر متصل می کند. هیچ چیز جز چندین راهرو در یک.

در عمل، این به معنای اتصال عالی به یک مرکز لجستیکی مهم است: منطقه ویژه اقتصادی خورگوس (SEZ)، تنها ۳۳۰ کیلومتر از آلماتی، در مرز قزاقستان و چین، و چهار ساعت رانندگی از اورومچی چین. اگر چین موفق شود، نوعی جام BIS خواهد بود که چین و ایران را از طریق قزاقستان، ترکمنستان، افغانستان و پاکستان به یکدیگر متصل می کند. هیچ چیز جز چندین راهرو در یک.

ایران دیگر منزوی نیست
در بخش پایانی این مقاله امده است: امسال چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران است. اکنون که چین نه به عنوان یک حامی، بلکه به عنوان یک متحد و شریک راهبردی به ایران نزدیک تر شده است، ایران در حال تبدیل شدن به یکی از قطب های کلیدی یک واقعیت جدید و چند قطبی در چارچوب یکپارچگی اوراسیا است.

اسکوبار به طور خلاصه می گوید: «بنابراین، ۴۴ سال پس از انقلاب اسلامی، ایران از شراکت استراتژیک با سه کشور اصلی بریکس یعنی چین، روسیه و هند بهره برده است.» اولین کشور غرب آسیا – عضو کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) و عضو توافقنامه تجارت آزاد (FTA) با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU).

در انتهای این مقاله آمده است سه ستون اصلی اوراسیا یعنی «چین، روسیه و ایران» – در راه تحکیم یک هسته چند قطبی هستند.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط