وی درباره اهداف آمریکا از حضور در شرق فرات گفت: «آمریکا تلاش داشت در ابتدای بحران از طریق متحد کردن نیروهای معارض که در قالب نیروهای معتدل از سوی آمریکا تعریف میشدند هم با نیروهای حاضر در شرق فرات و هم نظام سوریه مقابله کند.»
آجرلو با اشاره به اینکه آمریکا با توجه به ژئوپلیتیک سوریه تلاش داشت که این نیروها در آینده اثرگذار باشند، توضیح داد: «واشنگتن با حضور در این منطقه میخواست در مقابل بازیگران منطقه چون روسیه، ایران و ترکیه به موازنه برسد.»
این کارشناس با اشاره به اینکه موضوع دیگری نیز به شرق فرات مربوط میشود، تاکید کرد: «این بحث به مسائل نظامی و امنیتی مرتبط است و آمریکا بر اساس تعهد به عراق باید این منطقه را ترک کند، اما این کشور در قالب نیروهای پشتیبانی میخواهد نیروهایش را در دو منطقه یکی شرق فرات و دیگری منطقه التنف در مرز اردن، عراق و سوریه حفظ کند.»
آجرلو مسئله مهم دیگر در این منطقه را وجود نفت میداند و در همین راستا گفت: «با توجه به اینکه نفت سوریه در منطقه شرق فرات به خصوص در منطقه دیرالزور است و شاهرگ اقتصادی سوریه در این منطقه قرار دارد، آمریکا قصد دارد با حضور در این منطقه بر تحولات اقتصادی و حتی بر آینده تحولات سیاسی سوریه تاثیرگذار باشد.»
کارشناس مسائل خاورمیانه همچنین توضیح داد: «ایالات متحده آمریکا به نوعی با درآمدهای حاصله از نفت سوریه میخواهد هزینههای حمایت از نیروهای همسو با خود را در بحران سوریه تامین کند و بار اقتصادی حضور در بخشهایی از این کشور را فراهم نماید. در این راستا آمریکا قصد دارد مانع استقلال عمل نظام سوریه شود.»
آجرلو در تشریح اقدامات آمریکا گفت: «آمریکا میزبان آمشرکتهای بزرگ نفتی در کشورش است و با توجه به پوشش امنیتی نظامی در منطقه شرق فرات تلاش کرده در قالب قراردادهایی با برخی از این شرکتها، نفت سوریه را استخراج و آن را وارد چرخه اقتصادی نیروهای همسو با خود کند و برخی نیازهایش در منطقه را تامین کند.»
وی به طور خلاصه در بررسی دلایل این سیاستهای واشنگتن به موارد زیر اشاره کرد: «نخست، استقلال مالی گروههای همسو با خود در تامین نیازهای اقتصادی ژئوپلیتیک. دوم، استفاده از ابزار اقتصادی برای رایزنیهای سیاسی در آینده سوریه و سوم، استفاده از ابزار نفت برای تامین بخشی از نیازهای ارتش آمریکا در منطقه.»
آجرلو همچنین گفت: «بهرهمند شدن گروههای معارض سوریه از درآمدهای نفتی، زمینهساز تقویت حاکمیت دوگانه در این کشور با استفاده از منابع اقتصادی میشود و این امر از یک سو زمینه تداوم بحران سوریه و از سوی دیگر این امکان را فراهم میکند که در صورت حاکمیت گروههای تروریستی بر این منطقه، این منبع اقتصادی در اختیار گروههای تروریستی و در جهت گسترش تروریسم منطقهای و بینالمللی قرار گیرد.»
این کارشناس به این موضوع نیز اشاره کرد که با توجه به حق استفاده از منابع طبیعی هر کشور توسط خود آن کشور، نظام حاکم بر سوریه تنها بازیگری است که حق بهرهبرداری از منابع طبیعی سوریه را دارد. لذا اقدام آمریکا در بهرهبرداری از منابع نفتی سوریه با هر دلیل و بهانهای که باشد به نوعی برداشت غیرقانونی از این منابع محسوب میشود.همچنین حق مردم سوریه در این زمینه پایمال میشود.
آجرلو در مورد تبعات این اقدام آمریکا نیز توضیح داد: «به نظر میرسد تداوم این رویه و برداشتهای غیرقانونی و به تبع آن قراردادهای غیرقانونی با شرکتهای خارجی در بلندمدت، حاکمیت و استقلال سوریه را تحت تاثیر قرار میدهد و میتواند به عرفی اشتباه در روابط بینالملل و حقوق بینالملل تبدیل شود که یک کشور اشغالگر از منابع مناطق تحت اشغال سوءاستفاده کند.»
کارشناس مسائل خاورمیانه همچنین معتقد است، دولت سوریه به عنوان دولت حاکم بر تمامیت ارضی این کشور، باید ضمن انجام اقدامات قانونی در دادگاههای بینالمللی از ابزارهای سیاسی، امنیتی و نظامی در ایفای حقوق خود اقدام کند و در عین حال کشورهای دیگر در این زمینه به دولت سوریه کمک کنند تا این رویه غیرقانونی فراگیر نشود.
آجرلو در نهایت به نقش رسانهها اشاره کرد و افزود: «نقش رسانهها در توصیف و تبیین این سرقت آشکار در میان مردم سوریه و افکار عمومی جهان میتواند ابزاری بازدارنده در این زمینه باشد و این امر از وظایف رسانههای باورمند به حوزه حقوق مردم سوریه است.»