به گزارش راهبرد معاصر؛ روابط ایران و عربستان بعد از شهادت شیخ نمر در سال 2016 و حمله به سفارت این کشور در ایران در کنار شهادت تعدادی از هموطنان مان در حادثه منا دچار تیرگی شد و این سطح از تیرگی روابط تا سالها ادامه پیدا کرد.
بعد از شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و متحد اصلی عربستان در منطقه، ریاض در یک چرخش آشکار و برای فائق آمدن بر مشکلات منطقه ای، یکی از راهبردهای خود را برقراری رابطه با ایران قرار داد. جمهوری اسلامی ایران نیز براساس رویکرد همگرایی منطقه ای و وحدت در میان کشورهای اسلامی و دوری از هرگونه تفرقه و تنش در سطح منطقه ای به دنبال تنش زدایی با عربستان سعودی بوده است.
ایجاد هرگونه تنش در روابط ایران و عربستان بیش از همه به سود برخی بازیگران همچون رژیم صهیونیستی خواهد بود. براساس این موارد، روند مذاکراتی ایران و عربستان از سال 2021 و با میانجی گری عراق صورت گرفت و تاکنون پیشرفت هایی نیز در این گفتگوها صورت گرفته است.
با انجام دور پنجم مذاکرات ایران و عربستان، بسیاری به این سطح از روابط خوشبین هستند وامیدوارند که سطح تعاملات سیاسی بین دو کشور به سطوح عالیتری گسترش پیدا کند. در رابطه با دورنمای موضوع مذاکرات ایران و عربستان و طرح بعضی سوالات پیرامون این مذاکرات به برخی از محورهای مهم اشاره خواهد شد.
محور گفت و گوها
دور پنجم گفتگوها بین دوکشور در بغداد برگزار شد و ریاست هیئت ایرانی که راهی بغداد شده بود را سعید ایروانی، معاون شورای عالی امنیت ملی و سفیر سابق ایران در عراق به عهده داشت و از طرف سعودیها، خالد علی الحمیدان رییس سازمان اطلاعات عربستان آمده بود. فواد حسین وزیر خارجه عراق، درباره گفتگوهایی که در ۲۱ آوریل بین دو کشور برگزار شد، می گوید این دیدار امنیتی بود و با حضور مسئولان عالیرتبه برگزار شد و دو طرف بر سر یادداشت تفاهم ۱۰ بندی توافق کردند.
محورهای گفتگو بین ایران وعربستان سطوح مختلفی از مسائل داخلی دوکشور و مسائل منطقه ای را در بر می گیرد که مهمترین موضوعاتی که تاکنون میان نمایندگان دو کشور بر روی آن بحث صورت گرفته است، موارد ذیل است:
1- جنگ یمن
گفته می شود بحث اصلی طرف عربستانی، سوق دادن مذاکرات به سمت موضوع یمن و تقلیل دادن آن به این بحث است. در رابطه با بحران یمن و اینکه این موضوع چه تاثیراتی بر روی مذاکرات ایران و عربستان داشته باید به چند نکته توجه کرد:
الف) برای عربستان و هم پیمانان آن آشکار شده که پیروز جنگ یمن نخواهند بود و باید به راهبرد دیگری متوسل شوند. در این میان گزاره های مختلفی از تشدید حملات تا آتش بس و توافق سیاسی مطرح شد. باتوجه به شرایط عربستان آن چیزی که مورد پذیرش سعودی ها واقع شد، ابتدا استفاده از شرایط آتش بس برای کاهش ضربه پذیری و سپس استفاده از ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک به جای ابزارهای نظامی بود. زیرا ابزار نظامی در طول 8 سال گذشته کارآیی خود را ازدست داده است.عربستان سعودی برای رسیدن به یک راه حل سیاسی اقدامات خود را در دو سطح انجام داد: اول؛ از طریق مذاکرات غیرمستقیم و با میانجی گری سازمان ملل با هیئت های یمنی. دوم؛ از طریق مذاکرات مستقیم با ایران و بحث وارد کردن موضوع یمن در مذاکرات مستقیم با تهران.
در گزاره اول؛ عربستان سعودی باتوجه به عدم ایفای نقش به انصارالله و اینکه همچنان این جنبش را به عنوان یک بازیگر اصلی به رسیمت نمی شناسد، از طریق غیرمستقیم و با میانجی گری سازمان ملل اقدام کرده است. البته عربستان برای پافشاری بر اصول خود و اینکه از این اصول عقب نشینی نخواهد کرد، اقدام به تاسیس هیئت هایی سیاسی همچون هیئت ریاض کرده است و به نوعی این هیئت ها را در مقابل انصارالله قرار داده است. زیرا در صورت مذاکره مستقیم عربستان سعودی با انصارالله، اولاً ریاض، انصارالله را به رسمیت شناخته و ثانیاً در صورت مذاکره مستقیم با انصارالله، طرف اصلی در یمن، انصارالله معرفی خواهد شد و این کاملا برخلاف سیاست های اعلامی عربستان در مقابل انصارالله است. ریاض تاکنون به انحای مختلف سعی بر این داشته که انصارالله را به عنوان بازیگر اصلی در یمن به رسمیت نشناسد و از طریق میانجی ها وارد مذاکرات سیاسی شود.
در گزاره دوم نیز عربستان از نظر روشی به دنبال اجرای همان سناریوی اول است. اکنون که عربستان از طریق گزاره اول به نتیجه نرسیده وارد گزاره دوم شده و در مذاکرات سیاسی با ایران سعی در گنجاندن موضوع یمن به عنوان مهمترین گزاره مطرح شده را دارد.
عربستان از هر دو روش موجود به دنبال دستاوردسازی از جنگ یمن است. یعنی دولت سعودی به این نتیجه رسیده که در جنگ یمن پیروز نخواهد شد و ادامه آن به منزله متضرر شدن ریاض و زیان های هنگفت اقتصادی است. زیانی که برخی آن را بالای 500 میلیارد دلار در طول 8 سال گذشته بیان کردهاند. در نتیجه آن چیزی که در دستور کار عربستان قرار گرفته است، راهبرد” خروج با دستاورد” از جنگ یمن است.
ریاض به دنبال آن است که حداقل امتیازهایی را در جنگ یمن کسب کند و سپس به خروج از این نبرد اقدام کند. به عنوان مثال عربستان خواهان اجرای قطعنامه 2216 است که این قطعنامه به دنبال خلع سلاح انصارالله، بازگشت انصارالله به مناطق شمالی یمن در کنار تشکیل یک دولت ائتلافی وابسته به اتحادعربی همچون دولت خودخوانده منصورهادی است.
ب) ایران بارها در طول پنج دور مذاکراتی بر این نکته تاکید کرده است که ایران در روند یمن مداخله ای انجام نخواهد داد و فقط به عنوان یک بازیگر تسهیل کننده می تواند ایفای نقش کند و تعیین سرنوشت ادامه یا قطع جنگ کنونی با مردم و دولت یمن است. البته ایران از آتش بس دوماهه کنونی نیز حمایت کرده و خواهان بسط این آتش بس به یک صلح فراگیر است.
عربستان قائل به گفتگو بر سرمسائلی به این به ترتیب است که ابتدا بحث یمن، دوم موضوعات منطقه ای و سوم حل مسائل دوجانبه را مطرح کند. این در حالی است که ایران قائل به حل مسائل دوجانبه؛ حل موضوعات منطقه ای و سوم بحث پیرامون بحران یمن است.
دولت ریاض در طول مذاکرات قبلی راهبرد اشتباهی را مبنی بر راهبرد” تعمیمسازی” در دستور کار قرار داده بود و این به منزله آن بود تازمانی که مسائلی همچون بحران یمن را حل نکند، رغبتی برای ورود به سایر موضوعات نخواهد داشت. درطول مذاکرات گذشته، عربستان سعودی نرمش خاصی در این زمینه صورت داده و باتوجه به حسن نیت ایران در روند مذاکرات و رسیدن به یک صلح فراگیر در یمن، به سایر سطوح مذاکراتی دوجانبه ورود پیدا کرده است.
2- ارتقای سطوح روابط سیاسی
در طول مذاکره هایی که در پنج دور بین ایران و عربستان صورت گرفته، مسئول ارشدی از دو کشور حضور نداشته است. عراق نیز که به عنوان میانجی در این مذاکرات ایفای نقش می کند، خواستار ارتقای سطح سیاسی مذاکره کننده ها بوده است. باتوجه به مذاکرات صورت گرفته این احتمال وجود دارد که در مراحل بعدی شاهد ارتقای روابط به سطح معاونین وزرای خارجه دو کشور باشیم. البته این روندها یک سلسله پیوستگی ها دارد که باتوجه به مستقرشدن هیئت نمایندگی ایران در جده، این احتمال وجود دارد که ابتدا در سطح کنسولگری و سپس در سطح سفارت خانه شاهد تعمیق روابط دو کشور بود.
3- مسائل مختلف همچون حج و حادثه منا
مهمترین مسائل باتوجه به نزدیک بودن به موسم حج، بحث حج امسال و احتمالا افزایش سهمیه ایران است. در بحث حادثه منا هم عربستان سعودی نه مسئولیت این حادثه را برعهده گرفته و نه حاضر به عذرخواهی در رابطه با آن است. سعودی ها معتقدند که این یک حادثه طبیعی بوده و ریاض هیچ نقشی در آن نداشته است.
تاثیرات برقراری روابط ایران و عربستان
بسیاری بر این اعتقادند که روند مذاکراتی ایران و عربستان در کاهش تنش های منطقه ای و عدم گسیل عربستان به سمت رژیم صهیونیستی موثر است. در بحث کاهش تنش ها این گزاره درست است، زیرا همسویی ایران و عربستان در موضوعات منطقه ای منجر به کاهش بازیگری سایر بازیگران همچون رژیم صهیونیسستی خواهد شد. اما در بحث ایجاد رابطه میان عربستان و رژیم صهیونیستی این اعتقاد وجود دارد که عربستان به سه دلیل احتمالاً به سمت آشکارسازی روابط با این رژیم نخواهد رفت:
اول اینکه عربستان به دنبال بازیگری مستقل در منطقه همچون ایران است نه یک بازیگر وابسته همچون رژیم صهیونیستی که موجودیت آن وابسته به آمریکا است؛ دوم اینکه عربستان با توجه به داعیه رهبری جهان اسلام ،در صورت رفتن به سمت آشکارسازی روابط با رژیم صهیونیستی، این جایگاه نزد جهان اسلام دچار خدشه می شود و دیگر داعیه رهبری جهان اسلام را نمی تواند داشته باشد.
سوم؛ بسیاری معتقدند که جرقه بحران داخلی در عربستان رابطه با رژیم صهیونیستی است. زیرا از یک سو مردم این کشور مخالف چنین اقدامی هستند و از سوی دیگر این قضیه شرایط را برای شاهزاده های مخالف بن سلمان در جهت ایجاد یک بحران فراگیر فراهم می سازد. در نتیجه عربستان بنابر ترس از افکار عمومی داخلی و جهان اسلام به چنین اقدامی دست نخواهد زد و نهایتاً در سطح فعلی و به صورت پنهان برخی روابط را حفظ خواهد کرد.
دورنمای مذاکرات
همگرایی ایران و عربستان و کاهش تنش بین دو کشور منجر به افزایش ضریب امنیتی در منطقه، همگرایی بیشتر در رابطه با مسائل منطقه ای و همکاری های گسترده در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی خواهد شد. آنچه در روندموجود مذاکراتی به چشم می خورد این است که سطح تعاملات دو کشور به سطوح سیاسی و دیپلماتیک ارتقا یافته و همین چشمانداز روشنی را برای مذاکرات ترسیم کرده است.
همچنین رسیدن دو طرف به یک فهم مشترک از همکاری نشان دهنده دورنمای مثبت از مذاکرات است. به همین منظور برخی از بازیگران مخالف همچون رژیم صهیونیستی و آمریکا مخالف برقرای رابطه بین دو کشور در سطوح عالی هستند و تمام توان خود را برای واگرایی بین دو کشور به کار بسته اند. سفر رئیس سازمان سیا به عربستان و چراغ سبز وی برای ارتقای رابطه با عربستان یکی از اقداماتی است که در مقطع فعلی توسط این بازیگران صورت گرفته است.
گذشته از موارد ذکر شده موضوعاتی نیز وجود دارد که کماکان سبب ناپایداری روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی خواهند شد و ایجاد ثبات در این روابط به حل شدن اختلافات در این حوزه ها نیز پیوند خورده است، از جمله این موارد عبارتند از:
– برنامه ریزی راهبردی با هدف قرار دادن جمهوری اسلامی ایران و تفکر محور مقاومت در انزوا و دشمنی با آن به عنوان محوری ترین اصل سیاست خارجی؛
– تقابل عمیق سعودی با شیعیان ساکن در عربستان و همچنین منطقه و رفتار خصمانه در مواجهه با آن ها از جمله در سوریه، لبنان و … که با حمایت از تکفیری ها همراه شده است؛
– تمایل عربستان برای پیوند با قدرت های فرامنطقه ای از جمله آمریکا با هدف تضعیف جایگاه ایران و کشورهای منطقه؛
– موضوع رژیم صهیونیستی و نزدیکی آل سعود به این رژیم و تمایل به برقراری روابط راهبردی با تل آویو که بیشک از مهمترین چالش های موجود میان ریاض و تهران خواهد بود.
نتیجه نهایی
آنچه از وضعیت موجود قابل مشاهده است، عربستان احتیاج به یک رابطه خوب و پایدار با ایران به عنوان یک بازیگر مهم منطقه ای دارد و برای حل بحران هایی که با آن گریبان گیر است به همراهی جمهوری اسلامی ایران نیاز دارد. در نتیجه عربستان به این مذاکرات بسیار امیدوار است، اما روند حرکتی آن بسیار کند خواهد بود؛ زیرا سعودی ها انتظار دارند که در مرحله اول این مذاکرات یک امتیاز نسبی به دست بیاورند. به همین خاطر است که سعودی ها در هر دور مذاکراتی همواره بر روی جنگ یمن تاکید می کنند.