«فاتح دونمز» وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه امروز دوشنبه اعلام کرد که نشست کشورهای مصرف کننده و تامین کننده گاز درباره پروژه سکوی گاز روزهای ۱۴ و ۱۵ فوریه(۲۵ و ۲۶ بهمن ماه) در استانبول برگزار میشود. وی در همایش «قرن ترکیه» که توسط گروه رسانهای آلبایراک برگزار شد، گفت: در اجلاس استانبول قرار است در مورد ایجاد یک سکوی گاز در خاک ترکیه برای تامین گاز طبیعی اروپا که پیشنهادی از سوی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ارائه شده است، گفتوگو شود. وزیر انرژی ترکیه درباره اجلاس تولیدکنندگان و وارد کنندگان گاز استانبول گفته است که در این چارچوب کشورهای مبدا گاز خاورمیانه، مدیترانه، خزر، آسیای مرکزی و کشورهای مصرف کننده در اروپا را در اجلاس گاز استانبول در ۱۴ تا ۱۵ فوریه با شعار «آینده را همه با هم تضمین کنیم» گرد هم خواهیم آورد.
نقش فزاینده ترکیه
در دهه گذشته، ترکیه به طور فزایندهای در بحثهای سیاسی و اقتصادی بین المللی با مفاهیمی مانند «کریدور انرژی» و «هاب انرژی» در ارتباط بوده است. این توصیف ترکیه به وضوح عمدتاً به دلیل موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد آن در چهارراه قفقاز، آسیای مرکزی، خاورمیانه و اروپا است.
علاوه بر این، بحث بینالمللی در مورد نقش آینده ترکیه از نظر ترانزیت انرژی به ویژه در دهه گذشته بر گاز متمرکز شده و ترکیه را به موضوع داغ بازارهای گاز جهان – و به ویژه اروپا – تبدیل کرده است. به ویژه، این روند اخیر عمدتاً به دلیل تلاش اروپا برای «جاده ابریشم» جدید با هدف تنوع بخشیدن به واردات گاز خود از روسیه بوده است. اتحادیه اروپا این سیاست را در سال ۲۰۰۸ به عنوان پاسخی به نگرانیهای امنیتی انرژی که در اروپا پس از اولین بحران گاز روسیه-اوکراین-اروپا که در ژانویه ۲۰۰۶ رخ داد، پدیدار شد.
بنابراین کمیسیون (EC) یک استراتژی دوگانه اتخاذ کرد. از یک سو، هدف آن تقویت بازار انرژی داخلی اتحادیه اروپا به منظور تقویت جریان گاز بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا بود. از سوی دیگر، تلاش برای افزایش تنوع منابع گازی، همچنین از طریق راه اندازی چهارمین کریدور انرژی (که عموماً به عنوان کریدور گاز جنوبی شناخته می شود) با هدف انتقال گاز از کشورهای تولیدکننده گاز دریای خزر و خاورمیانه به اروپا، انجام شد.
اجرای این استراتژی پس از دومین بحران گازی بزرگ بین روسیه و اوکراین در ژانویه ۲۰۰۹ تسریع شد. در واقع، این بحران حتی بدتر از بحران قبلی بود، زیرا ترانزیت گاز روسیه از طریق اوکراین به مدت دو هفته به طور کامل قطع شد که منجر به بحرانهای انسانی در چندین کشور اروپای مرکزی و شرقی شد که به شدت به گاز روسیه در سراسر اوکراین وابسته بودند.
به باور کارشناسان، نقش ترکیه در حوزه انرژی در حال افزایش بوده و تلاشهایش برای تبدیل شدن به یک کشور محوری، نه از نظر تولید، بلکه در زمینه «انتقال انرژی» است. در حال حاضر آنکارا در چند محور برای رسیدن به این هدف حرکت میکند. یکی از محورها، خطوط لوله گازی است که از روسیه به اروپا و از طریق ترکیه عبور میکند. محور دوم، تمایل ترکیه به خطوط لوله گازی بوده که از اسرائیل، فلسطین یا مصر به اروپا میرسد..
همچنین نقش ترکیه در حوزه انرژی، این کشور را به یک کشور محوری در صادرات مجدد نفت روسیه تبدیل کرده است، چون این کشور آن را وارد و سپس به اروپا یا کشورهای دیگر به عنوان نفت ترکیه صادر میکند، در حالی که همه میدانند ترکیه فعلا نفتی ندارد. آنکارا میتواند در زمین دیگری نیز بازی کند، یعنی پالایشگاههای ترکیه نفت روسیه را پالایش کنند و گازوئیل، بنزین و سایر فرآوردههای نفتی را به کشورهای اروپایی بفروشند که عمداً این موضوع را نادیده میگیرند.
کشورهای اروپایی میدانند که بنزین و گازوئیلی که از ترکیه، چین یا هند میآید در واقع نفت روسیه است، اما با این موضوع مشکلی ندارند چون در قراردادی کنونی گنجانده نشده است. آنکارا چه در حوزه نفت و چه در زمینه گاز تلاش میکند خود را به عنوان بازیگر محوری در این موضوع مطرح و همچنین گاز دریای مدیترانه را کنترل کند.
کرملین تمایل ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای پیگیری تحولات ایجاد هاب گاز طبیعی در ترکیه تایید کرد، اقدامی که فرصتی طلایی برای آنکارا پس از کاهش صادرات مسکو به قاره اروپا در چند وقت اخیر است. پوتین در دیدارهای اخیر با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، تحولات جدید مرتبط با این مرکز و نیز میانجیگری آنکارا برای توافق صادرات غلات از بنادر اوکراین را بررسی کرد. ایجاد هاب گاز طبیعی در ترکیه با آرزوهای آنکارا برای ایفای نقش پیشرو در منطقه و بهرهمندی از کمبود عرضه گاز در قاره سبز و تشنگی آن برای عرضه، به ویژه در زمان اوج تقاضا در فصل زمستان، مطابقت دارد.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه خواستار ایجاد سریع مرکز گاز طبیعی در ترکیه شد و محل احتمالی این مرکز گاز در منطقه «تراکیا» واقع در جنوب شرقی کشورهای بالکان که مشرف به چندین دریا است را مورد بررسی قرار داد. هاب گاز ترکیه میتواند نقش مهمی ایفا و میزانی را دریافت میکند که خطوط نورد استریم قادر به حمل آن نیستند. این امر به نوعی نشان میدهد که مسکو برای ایجاد شبکهای از خطوط لوله انتقال گاز در آنکارا به عنوان واسطهای برای تامین جریانهای گاز به طرفهای دیگر، از جمله اروپا فشار میآورد.
خط انتقال گاز روسیه به اروپا، نورد استریم ۱، در ماههای اخیر شاهد اختلالات متعددی بوده که بر نظم عرضه گاز به کشورهای قاره سبز برای پاسخگویی به تقاضا تأثیر گذاشته است. ترکیه بر اساس موقعیت جغرافیایی خود آرزوی تبدیل شدن به عنوان یک هاب و مرکز انرژی جهانی را دارد. آنکارا عمده واردات خود را به روسیه، آذربایجان، ایران، آمریکا، قطر و الجزایر متکی است. عبور خطوط لوله گاز از خاک ترکیه، جایگاه آن را در بازارهای جهانی حمل و نقل انرژی ارتقاء میدهد. در واقع، هاب گاز ترکیه به تقویت توانایی آنکارا برای تعیین قیمت گاز و کسب میلیاردها دلار سود برای صادرات به اروپا کمک خواهد کرد.
موانع هاب گازی
ولادیمیر پوتین و الکسی میلر رئیس شرکت گازپروم در اکتبر سال گذشته در قزاقستان با رجب طیب اردوغان ،رئیس جمهور ترکیه، دیدار کردند تا طرح هاب گاز را احیا کنند. اردوغان و میلر ماه گذشته بار دیگر در استانبول ملاقات کردند. پوتین به اردوغان گفت که روسیه میتواند گاز برنامه ریزی شده برای خط لوله نورد استریم را به دریای سیاه هدایت کند. ترکیه به تحریمهای غرب علیه روسیه نپیوسته و به تجارت با این کشور ادامه داده است. با این حال، ترکیه با مشکلات خود با کرملین، از جمله اختلاف بر سر قیمتهایی که برای واردات گاز طبیعی روسیه میپردازد، مواجه است که میتواند مذاکرات هاب منطقهای را متوقف کند.
بر اساس گزارشها، ترکیه خواهان تخفیف ۲۵ درصدی از روسیه و به تعویق انداختن پرداخت گاز تا سال ۲۰۲۴ است تا از مشکلات اقتصادی داخلی ناشی از افزایش قیمت گاز جلوگیری کند. اگرچه روسیه به عنوان قطب صادرات گاز ترکیه شده است، اما ترکیه بیشتر گازی را که روسیه به ترکیه تحویل میدهد را مصرف میکند و مکان محدودی را برای تبدیل شدن به یک هاب گاز منطقهای بدون ظرفیت اضافی خط لوله باقی میگذارد، که احتمالا حداقل ۵ تا ۱۰ سال طول بکشد تا تکمیل شود.
از سال ۲۰۰۳، روسیه گاز خود را از طریق خط لوله ۱۶ میلیارد متر مکعبی (Bcm) در سال Blue Stream به ترکیه تحویل داده است. دو خط لوله زیردریایی ترکاستریم نیز در سال ۲۰۲۰ تحویل ۳۱.۵ میلیارد متر مکعب گاز روسیه را آغاز کردند که اوکراین را از طریق دریای سیاه به ترکیه دور میزند. یک خط لوله گاز را به ترکیه میرساند و گاز روسیه را از طریق ترکیه به چندین کشور اروپایی میرساند.
پاسخ پوتین به افزایش ظرفیت برای هاب منطقهای، ساخت خطوط لوله جدید در سراسر دریای سیاه، در امتداد مسیر خط لوله فعلی ترک استریم است. روسیه در جستجوی مشتریان جدید برای گاز خود است چون صادرات گاز خود را به طور چشمگیری کاهش داده است. برای نمونه، خطوط لوله نورد استریم که حجم زیادی را از روسیه به آلمان منتقل میکرد، در یک انفجار آسیب دید و جایگزین کردن ظرفیت بالقوه ۱۱۰ میلیارد متر مربع نورد استریم دشوار خواهد بود. امتداد ترکاستریم، خط اتصال بالکان استریم از طریق بلغارستان به صربستان، به گاز روسیه اجازه میدهد تا به مجارستان صادرات داشته باشد، اما ظرفیت آن تنها ۲۰ میلیارد متر مکعب است، بنابراین حتی اگر این هاب گازی منطقهای پیش برود، حجم گازی که میتواند تحویل دهد بسیار محدود است.
ترکیه میتواند درصدی از ظرفیت خط لوله را آزاد کند چون در حال کاهش قراردادهای بلندمدت خط لوله از روسیه، ایران و آذربایجان و افزایش واردات LNG است. طبق دادههای موسسه کپلر، صادرات LNG ایالات متحده به ترکیه طی دو سال گذشته به طور پیوسته افزایش یافته و به ۳.۵۸ میلیون تن (Mt) در یازده ماهه اول سال ۲۰۲۲ رسیده است، این رقم در مدت مشابه سال گذشته ۲.۴۷ میلیون تن بود. باید توجه داشت که ایالات متحده در سال جاری از الجزایر به عنوان بزرگترین صادرکننده LNG به ترکیه پیشی گرفت.
هاب گاز روسیه/ترکیه به میلیاردها دلار برای ساخت خطوط لوله زیردریایی جدید در زیر دریای سیاه، تأمین مالی نیاز دارد. بدون دسترسی به فناوری و منابع مالی غربی، ساخت یک پروژه خط لوله جدید احتمالا سالها طول بکشد. ترکیه میتواند با تامین صادرات از ذخایر گاز خود به صادرکننده گاز منطقهای بدون شریک تبدیل شود. البته حدود ۵۴۰ میلیارد متر مکعب یا ۲۰ تریلیون فوت مکعب ذخایر گاز در میدان ساکاریا در دریای سیاه کشف کرد. بر اساس دادههای دولت، ساکاریا قرار است در سال ۲۰۲۳ تولید خود را آغاز و میتواند تا ۳۰ درصد تقاضای داخلی ترکیه را تامین کند.
نقش ایران
ایران با داشتن بزرگترین ذخایر گازی جهان، اغلب به عنوان «فیل در اتاق» تجارت بینالمللی گاز در نظر گرفته میشود، کشوری که میتواند روزی به یک تغییردهنده اصلی بازارهای بینالمللی گاز تبدیل شود، اما پتانسیل آن به دلایل ژئوپلیتیکی و تجاری استفاده نشده است.
دلیل اصلی عدم بهره برداری کنونی از منابع گازی ایران به وضوح به روابط سیاسی دشواری که در دهههای گذشته بین کشور و غرب شکل گرفته، مرتبط است. در واقع، تحریمهای بینالمللی که بهتدریج به دلیل برنامه هستهای بحثبرانگیز علیه ایران اعمال میشود، عملاً مانع از فعالیت شرکتهای نفتی بینالمللی در بخش نفت و گاز ایران شده است.
با این حال، تاریخ روابط بینالملل چندین بار نشان داده که اگر تمایل سیاسی برای انجام آن وجود داشته باشد، روابط بین بازیگران اصلی نظام بینالملل میتواند به سرعت تغییر کند. ذکر این نکته مهم است که حل و فصل کامل موضوع هستهای به طور خودکار چشم انداز گاز ایران را در مدت کوتاهی تغییر نخواهد داد، زیرا تعدادی از موانع تجاری احتمالاً روی میز باقی خواهند ماند.
در واقع در صنعت انرژی آگاهی عمومی نسبت به دشواری توسعه پروژههای انرژی در ایران وجود دارد، مشکلی که عمدتاً ناشی از محیط پیچیده نهادی و نظارتی کشور است. به ویژه، مبارزه برای استقلال اقتصادی که ایران از انقلاب ۱۹۷۹ به دنبال آن بود، به فرصتهای مشارکت بسیار محدود برای شرکتهای خارجی، به ویژه تحت طرح موسوم به بایبک، منجر شد. اصلاح این چارچوب نظارتی به اندازه لغو تحریمهای بین المللی برای جذب شرکتهای بین المللی به بازار گاز ایران اهمیت دارد.
برای نتیجه گیری، حتی در بهترین سناریو بعید است که ایران در میان مدت به تامین کننده کریدور گاز جنوبی تبدیل شود. علاوه بر این، اولین خط لوله بین المللی که ایران احتمالاً توسعه میدهد، مسیر اروپا نیست، بلکه آسیا را هدف قرار خواهد داد. در واقع، ایران در حال حاضر روی به پاکستان باید کار کند تا گاز خود را نه تنها به این کشور، بلکه به هند نیز صادر کند که به گفته آژانس بین المللی انرژی، تا سال ۲۰۳۰ حتی فراتر از چین تقاضای گاز خواهد داشت.