نویسنده: معصومه محمدی، پژوهشگرمهمان و عضو گروه بررسی ملاحظات استراتژیک روسیه در خاورمیانه
در شرایطی که فنلاند و سوئد هر دو درخواست خود را برای پیوستن به ائتلاف نظامی غربی ناتو اعلام کردند و به تاریخ چندین دهه عدم تعهد نظامی پایان دادند، همه نگاه ها به روسیه و نحوه واکنش این کشور معطوف است. پس از آنکه فنلاند طی روزهای گذشته اعلام کرد که قصد دارد به ائتلاف نظامی ناتو بپیوندد، مسکو از ایده گسترش احتمالی ناتو، دشمن قدیمی خود ابراز خشم کرده است. پیوستن فنلاند به ناتو یک تغییر اساسی در سیاست خارجی این کشور است. روسیه مجبور خواهد شد برای جلوگیری از تهدیدات علیه امنیت ملی خود، اقدامات تلافی جویانه، چه با ماهیت نظامی- فنی و چه با ماهیت دیگر، صورت دهد. فنلاند با حدود ۵,۵ میلیون نفر در منطقه ای تقریباً به وسعت آلمان، یکی از کم جمعیت ترین کشورهای اروپا است. این کشور ۱۳۴۳ کیلومتر مرز مشترک با روسیه دارد و به مسیرهای دریایی تجارت خارجی وابسته است. تا قبل از جنگ در اوکراین، فضای ژئوپلیتیک فنلاند برای مانور به شدت منوط به روابط پایدار با مسکو و همچنین به ثبات گسترده تر اروپا بود.
بنابراین فنلاند یکی از شرکتکنندگان کلیدی در توافقنامههای امنیت و همکاری اروپا بوده است. به عنوان مثال، در اوت ۱۹۷۵، قانون نهایی CSCE در هلسینکی امضا شد. فنلاند به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود در مجاورت روسیه – برخلاف بسیاری از کشورهای اروپای غربی اتحادیه اروپا و ناتو – هرگز خدمت سربازی اجباری را لغو نکرد و به دفاع ملی قوی متکی است. نیروهای مسلح این کشور در صورت وقوع جنگ می توانند به ۲۸۰۰۰۰ نیرو برسند و به تسلیحات مدرن مجهز هستند. در دسامبر ۲۰۲۱، دولت فنلاند تصمیم گرفت ۶۴ فروند جنگنده F-۳۵A Lightning II از سازنده آمریکایی لاکهید مارتین خریداری کند. این خرید درجه بالایی از قابلیت همکاری با کشورهای ناتو را تضمین می کند و بنابراین در رسانه های روسیه به عنوان “اقدامی غیردوستانه نسبت به روسیه” ارزیابی شد. از نظر سیاست خارجی، اولویتهای فنلاند با توجه به استراتژی وزارت امور خارجه برای سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ با وخامت اوضاع امنیتی در اروپا مشخص شده است. افزایش حضور نظامی روسیه در مناطق همسایه فنلاند از سال ۲۰۱۴ هم نیاز به پاسخ قاطع و هم ادامه گفت و گوهای منظم دارد. در گزارش دفاعی جدید دولت در سپتامبر ۲۰۲۱، تمرکز سنتی بر منطقه دریای بالتیک به چشماندازی گستردهتر تغییر میکند که قطب شمال و اقیانوس اطلس شمالی را به عنوان یک فضای سیاسی امنیتی در بر میگیرد. بنابراین، تغییر محیط منجر به همکاری قویتر بین کشورهای شمال اروپا، به ویژه فنلاند و سوئد، و در روابط فراآتلانتیک شده است.
دولت سوئد قصد دارد درخواستی برای پیوستن به ناتو ارائه کند. این اقدام پس از آن صورت میگیرد که فنلاند، در پی وقوع جنگ در اوکراین، در بازنویسی سیاست امنیتی خود پس از جنگ جهانی دوم، سیاست بی طرفی را کنار گذاشت و برای عضویت در ناتو درخواست داد.سوئد مهم ترین شریک فنلاند است که در صورت درگیری، عمق استراتژیک را برای این کشور فراهم می کند. در مقابل، همکاری دفاعی با هلسینکی برای استکهلم بسیار مهم است، زیرا سوئد به دلیل خلع سلاح نظامی خود که در اوایل دهه ۲۰۰۰ آغاز شد، از قابلیت های کافی برخوردار نیست.
از دیدگاه فنلاند، حضور و فعالیت های ناتو در منطقه دریای بالتیک تأثیر تثبیت کننده ای بر امنیت منطقه دارد. بر این اساس، هلسینکی به دنبال نزدیک ترین همکاری ممکن با ناتو به ویژه در دفاع هوایی است که هدف از مانور چند ملیتی “چالش قطبی” در ژوئن ۲۰۲۱ بود. فنلاند و سوئد از هفت کشور ناتو از جمله آلمان دعوت کردند تا در آن شرکت کنند. از دیدگاه فنلاند، اتحادیه اروپا، ناتو و همکاری شمال اروپا عناصر مکمل یکدیگر هستند، به طوری که پیوستن به این اتحاد تا کنون ضروری به نظر نمیرسد. اگر فنلاند بپیوندد، بهتر است با سوئد هماهنگ شود. درخواست سوئد به تنهایی می تواند گزینه ناتو برای هلسینکی را کمرنگ کند زیرا فنلاند تنها کشور بی طرف در “منطقه حائل” یا “حوزه نفوذ” روسیه باقی خواهد ماند. در شرایط پرتنش کنونی بیش از هر زمان دیگری گزینه ناتو بخش مهم و در عین حال حساس سیاست امنیتی و دفاعی فنلاند است .
البته شایان ذکر است که عضویت فنلاند و سوئد در ناتو هنوز یک توافق تمام نشده است، زیرا هر تصمیمی در مورد گسترش، مستلزم تایید تمام ۳۰ عضو ائتلاف و پارلمان است این در حالیست که با شرایط کنونی درخواست فلاند و سوئد در ائتلاف نظامی ناتو ترکیه اعتراضاتی را ابراز کرده است. با این حال، از نظر کارشناسان امکان برطرف شدن این موانع وجود دارد، اما آنچه حائز اهمیت است اقدامات متقابل روسیه در قبال تایید عضویت این کشورها در ناتو می باشد. در طول سالها، روسیه حملات تحریکآمیز مکرری را در نزدیکی یا به حریم هوایی متحدان ناتو انجام داده است و به نظر میرسد این حملات در چند سال اخیر افزایش یافته است. با آخرین اقدام سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو، کارشناسان معتقدند که این اتحاد باید خود را برای تحریکات بیشتر روسیه آماده کند.
فنلاند و سوئد در واقع سیاستهای دفاعی خود را به اندازهای با ناتو تطبیق دادهاند که وضعیت دو کشور دیگر با بیطرفی به معنای دقیق کلمه مطابقت ندارد. بنابراین، در شرایط عادی، پیوستن آنها به ائتلاف تقریباً صرفاً رسمی کردن این اتحاد خواهد بود. با این حال، در شرایط تشدید شده کنونی پیشبینی اینکه روسیه چگونه به آن واکنش نشان خواهد داد دشوار است. پوتین اغلب تاکید کرده است که روسیه به راحتی عضویت سوئد یا فنلاند در ائتلاف غربی را نخواهد پذیرفت. برای مثال، در سال ۲۰۱۷، او پیوستن سوئد به ناتو را تهدیدی برای روسیه توصیف کرده و در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که در پاسخ به الحاق فنلاند، نیروهای روسی را در مرز مشترک مستقر خواهد کرد. تهدیدهای مشابه بارها توسط خود پوتین و دیگر مقامات روسیه تکرار شده است. با توجه به تصمیم روسیه برای به راه انداختن یک جنگ تهاجمی علیه اوکراین، هیچ اطمینانی وجود ندارد که پوتین واقعاً این مسیر را دنبال نکند.
اقدامات روسیه در قبال فنلاند و سوئد
اقدامات سوئد و فنلاند محیط امنیتی کل دریای بالتیک و قطب شمال را تغییر می دهد. با در نظر گرفتن بحران اوکراین که نقطه عطفی در تصمیم دو کشور فلاند و سوئد بوده است، روسیه با پیوستن آنها به ناتو در حال حاضر قادر به انجام تحرکات نظامی و تلافی جویانه نخواهد بود. زیرا بیشتر نیروهای نظامی او در اوکراین هستند، بنابراین هیچ تهدید واقعی علیه سوئد یا فنلاند در برهه زمانی کنونی آنها را تهدید جدی نخواهد کرد. در ضمن پیوستن آنها به ناتو به نوعی تضمین این دو کشور در خصوص حملات نظامی روسیه بر علیه آنها خواهد بود. تحریکات روسیه علیه ناتو چیز جدیدی نیست. ناتو در بیانیه ای اعلام کرد که در سال ۲۰۲۰، نیروهای هوایی ناتو در سراسر اروپا بیش از ۴۰۰ بار برای رهگیری هواپیماهای ناشناخته نزدیک به حریم هوایی ائتلاف با تقریبا ۹۰ درصد از این ماموریت ها در پاسخ به پروازهای هواپیماهای نظامی روسیه، درگیر شده اند. روسیه مدتهاست که در مورد وجود ناتو بسیار محتاط بوده است، چه رسد به گسترش آن، که مدتهاست با آن مخالف بوده است. با توجه به اینکه این اتحاد در سال ۱۹۴۹ توسط ایالات متحده و کانادا تأسیس شد، مخالفت مسکو تعجب آور نیست.
اما این نکته مهم را نباید فراموش کنیم که روسیه همچنان کارت قدرتمندی در برابر این کشورها و اتحادیه اروپا را دارا می باشد. زیرا به طور سنتی حدود ۴۰ درصد از واردات گاز اتحادیه اروپا را به خود اختصاص داده است. و در حالی که اروپا به دنبال منابع انرژی جایگزین برای کاهش وابستگی خود به روسیه به عنوان تامین کننده نفت و گاز است، همچنان به آن متکی است.
در سالهای اخیر، با بدتر شدن روابط روسیه و غرب، پوتین بارها انتقادات خود را از ناتو ابراز کرده و هویت ملی و موقعیت ژئوپلیتیک روسیه را در تقابل با این ائتلاف قرار داده است. روسیه تهاجم خود به اوکراین را تا حد زیادی با این فرض نادرست توجیه کرده است که ناتو در حال جنگ نیابتی علیه خود در اوکراین است. با این حال، جنگ در اوکراین اساساً محاسبات سیاست امنیتی در فنلاند را تغییر داده است. از زمان تهاجم روسیه، سیاستمداران بیشتر و بیشتری در همه احزاب تغییر عقیده خود را ابراز کرده و از پیوستن فوری فنلاند به ناتو حمایت کردهاند. یک ابتکار ملی شهروندان برای یک همه پرسی تاریخی در مورد این موضوع، ۵۰۰۰۰ رای لازم را ظرف پنج روز جمع آوری کرد تا روند پارلمانی را آغاز کند.
قبل از تهاجم در ۲۴ فوریه، مسکو فهرستی از خواسته ها را به غرب منتشر کرده بود، از جمله اینکه اوکراین هرگز اجازه نخواهد داشت به ناتو بپیوندد. غرب امتناع کرد.مسکو اکنون درخواست پیوستن فلاند و سوئد به ناتو را جز برنامه های اروپا و غرب در جهت تضعیف و تهدید کردن روسیه قلمداد می کنند.
تنش در منطقه دریای بالتیک
با توجه به واکنش های ائتلاف نظامی ناتو و گسترش آنها به شرق و به دلیل نزدیکی و هم مرز بودن کشور فلاند با روسیه تظاهرات نظامی به «ابزار محکم دیپلماسی اجباری روسیه» تبدیل شده است. بنابراین خواست مسکو برای تضمین های امنیتی – به موازات افزایش نیروها در مرز اوکراین – با افزایش فعالیت های روسیه در دریای بالتیک جای هیچ تعجبی نیست. در ژانویه، سه فروند کشتی آبی خاکی روسی از ناوگان شمالی از مورمانسک به پایگاه ناوگان بالتیک در منطقه کالینینگراد روسیه رسیدند. به عنوان یک واکنش، سوئد آمادگی دفاعی خود را افزایش داد و تانک ها را به طور نمایشی در جزیره گوتلند که تنها در ۳۳۰ کیلومتری کالینینگراد واقع شده و در صورت وقوع جنگ هدف اصلی روسیه محسوب می شود، گشت زنی کردند.
در اواسط ژانویه، کشتیهای جنگی ناوگان شمالی به همراه سه کشتی جنگی دیگر، پایگاه ناوگان بالتیک را به مقصد دریای سیاه ترک کردند. همزمان، پروازهای مشکوک هواپیماهای بدون سرنشین بر فراز سه نیروگاه هسته ای سوئد مشاهده شد. علاوه بر این، در ۱۷ ژانویه ۲۰۲۲، یک هواپیمای باری روسی در مسیر مسکو به لایپزیگ بیش از نیمی از خاک فنلاند را دور زد و در نتیجه بر فراز دو سایت مهم نظامی فنلاند، از جمله مقر نیروی هوایی و بخشهایی از سرویس اطلاعات نظامی در Tikkakoski به پرواز درآمد. و همچنین فرودگاه نظامی هالی در Jämsä. چنین عملیاتی در آلمان توجه کمی را به خود جلب می کند زیرا منطقه دریای بالتیک معمولاً به عنوان یک منطقه اقتصادی تلقی می شود. از سوی دیگر، در شمال اروپا، اهمیت استراتژیک منطقه محور سیاست امنیتی و دفاعی است. برای مثال، گزارش دفاعی جدید فنلاند از سپتامبر ۲۰۲۱، بیان میکند که تنشها در محیط امنیتی بینالمللی منجر به افزایش فعالیتهای نظامی در منطقه دریای بالتیک شده است.
تنش و رقابت در قطب شمال
تغییر وضعیت امنیتی منطقه قطب شمال در اسناد استراتژی اخیر فنلاند و سوئد منعکس شده است. به عنوان مثال، سرویس اطلاعات نظامی فنلاند برای اولین بار در سال ۲۰۲۱ مروری را علنی کرد که در آن با هوشیاری در رابطه با روسیه خاطرنشان کرد که کشورهای قطب شمال نیز به دنبال دفاع از منافع خود از طریق ابزارهای نظامی هستند. علاوه بر این، آخرین گزارش دفاعی کشور حاکی از آن است که اهمیت رقابت قدرت های بزرگ در قطب شمال افزایش یافته است. مسیرهای دریایی قطب شمال به دلیل تغییرات اقلیمی در دسترس تر می شوند، که با سرعت بیشتری به قطب ها نزدیک می شوند، بنابراین فرصت های جدیدی برای بهره برداری از منابع ایجاد می شود. قطب شمال به دلیل افزایش رقابت قدرت های بزرگ و ظرفیت های نظامی روسیه که در آن قرار دارد، به ویژه در برابر اثرات سرریز سایر مناطق جهان آسیب پذیر است.
این واقعیت که مسکو در حال افزایش ظرفیت های نظامی خود در قطب شمال است، پتانسیل بالایی برای تشدید تنش ایجاد می کند. استراتژی جدید قطب شمال فنلاند در ژوئن ۲۰۲۱ همچنین تأکید می کند که وضعیت امنیتی قطب شمال تا چه حد با تحولات (منفی) در سایر مناطق در هم تنیده شده است. بنابراین تحولات سیاست امنیتی در قطب شمال بر امنیت ملی فنلاند تأثیر می گذارد و ارتباط نزدیکی با منطقه دریای بالتیک و بقیه اروپا دارد.
در استراتژی جدید سوئد قطب شمال از نظر امنیتی دارای اولویت بیشتری است. استراتژی قبلی از سال ۲۰۱۱ بیان می کرد که چالش های امنیتی در منطقه ماهیت نظامی ندارند. در مقابل، استراتژی جدید سوئد نه تنها بر نیاز به صلح و ثبات تأکید میکند، بلکه به «پویش نظامی جدید در قطب شمال» نیز اشاره میکند. وزیر امور خارجه آن لینده بر اهمیت استراتژیک و اقتصادی رو به رشد قطب شمال تاکید کرد. سوئد باید خود را با تغییراتی که در آنجا رخ می دهد وفق دهد. در سند راهبردی آمده است که قطب شمال از دیرباز به عنوان منطقه ای با تنش کم و با شرایط مساعد برای همکاری های بین المللی در نظر گرفته شده است. با این حال، تغییرات آب و هوایی و تغییر وضعیت ژئوپلیتیکی چالش های جدیدی را به همراه دارد. درجات مختلف علاوه بر این، وزرای دفاع شمال اروپا در نوامبر ۲۰۱۸ در اسلو توافق کردند که همکاری دفاعی شمال اروپا (NORDEFCO) را تقویت کنند و قابلیت همکاری را بهبود بخشند.
روسیه منافع شخصی قوی در ثبات منطقه قطب شمال-آتلانتیک شمالی دارد. زیرا مدل های امنیتی و اقتصادی آن به این سرزمین بستگی دارد. بنابراین، تجاوز مسکو نتیجه معکوس دارد، نه تنها به این دلیل که غرب را به هم نزدیکتر می کند و اراده اوکراین برای دفاع از حاکمیت خود را تقویت می کند. همچنین از نظر صلح و ثبات در شمال مرتفع، منطقه ای که روسیه از نظر اقتصادی به آن وابسته است، نیز معکوس است. با این حال، به نظر نمی رسد ملاحظات اقتصادی دیگر نقش اولویت بندی شده در محاسبات مسکو را ایفا کند. در صورت تردید، امنیت ملی – یا امنیت رژیم – بر منافع اقتصادی اولویت دارد. بنابراین نمی توان احتمال تشدید مشابهی را رد کرد.
بنابراین با توجه به مطالب بیان شده چنین می توان نتیجه گرفت که پیوستن فلاند و سوئد به ائتلاف نظامی ناتو دربردارنده موجی جدید در تحولات نظام بین الملل و تحرکات سیاسی- امنیتی روسیه در قبال اروپا و غرب خواهد بود. البته نباید اهرم فشار روسیه بر غرب و اروپا را که سوخت های فسیلی و وابستکی اروپا بدین سوخت ها می باشد را از خاطر پاک کرد تا زمانی که اروپا بتواند در طرحی بلند مدت جایگزین مناسبی را برای رفع مایحتاج خویش بیابد . پیوستن دو کشور بیطرف سوئد و فلاند به ناتو به همان اندازه که امنیت نظامی – سیاسی را برای آنها از طریق حمایت ناو دربرخواهد داشت به همان اندازه نظم نظام بین الملل را در آینده ای نزدیک دچار تغییر و تحولی اساسی خواهد نمود و برای پذیرش آنها در ائتلاف نظامی ناتو باید تمامی جنبه های بین المللی را در نظر گرفت تا این اقدام دربردارنده و تحریک کننده اقدامات بعدی نگردد.