بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) در یادداشت خود بهقلم «سیما شاین» «دنی سیترینوویچ» نوشت: در حال حاضر دو روند موازی و متناقض بین آمریکا و ایران در جریان است.
با میانجیگری قطر و عمان، دو کشور در ازای آزادی حدود ۱۰ میلیارد دلار دارایی مسدودشده که در یکی از بانکهای قطری سپرده میشود و نیازهای بشردوستانه ایران را تأمین میکند، به توافق مبادله زندانیان دست یافتند.
همزمان، آمریکا نیروهای خود را در داخل و اطراف تنگه هرمز با کشتیهای جنگی و هزاران تفنگدار دریایی و همچنین جتهای جنگنده که برخی از آنها حامل بمبهای سنگرشکن هستند، تقویت کرده است.
ایران نیز بهنوبه خود تواناییهای موشکی جدیدی را به نمایش گذاشته و تهدیدات ضمنی را علیه کشورهای حاشیه خلیجفارس ارسال کرده است.
به گفته منابع آمریکایی، ایران و روسیه بهطور مشترک حملات شبههنظامیان شیعه در سوریه را در تلاش برای وادار کردن نیروهای آمریکایی به عقبنشینی از این کشور تشویق میکنند.
در همین حال، برنامه هستهای ایران به پیشرفت خود ادامه میدهد، حتی اگر طرفین ممکن است بر روی سقف مشخصی در مورد سطح غنیسازی اورانیوم ایران توافق کرده باشند.
این در حالی است که انتظار میرود تمامی تحریمهای اعمالشده بر خریدوفروش موشک توسط و به ایران در ماه اکتبر برداشته شوند.
ایرانیها در واکنش و تلاش برای بازدارندگی آمریکا از توقف نفتکشهای دیگر، چندین نفتکش را به بهانه عدم رعایت قوانین بینالمللی ناوبری دریایی متوقف کردهاند.
این تحولات بخشی از مبارزه مداوم آمریکا علیه رفتار ایران در خلیجفارس است که شامل تشکیل ائتلافی متشکل از ۱۱ کشور به رهبری آمریکا بهمنظور حفاظت از تجارت و کشتیرانی در منطقه است.
به گزارش آسوشیتدپرس، ارتش آمریکا در حال بررسی یک اقدام غیرعادی دیگر است:
قرار دادن نیروهای مسلح بر روی نفتکشهای غیرنظامی و بازرگانی در حال عبور از خلیجفارس، بهمنظور جلوگیری از تسلط خصمانه نیروهای ایرانی.
چنین اقدامی که طی دههها از واشنگتن دیده نشده است، مستلزم رضایت کشوری که پرچم آن بر روی کشتی خاص برافراشته و همچنین کشور مالک آن است.
چنین پیچیدگی بهخوبی ممکن است مانع تحقق این ایده شود، اما دولت از طریق سخنگویان مختلف بهصراحت اعلام کرده است که مصمم است عبور آزاد از تنگه و در مجاورت آن را تضمین کند.
نشست اخیر فرمانده نیروی دریایی ناوگان پنجم و دبیرکل شورای همکاری خلیجفارس احتمالاً بر این موضوع نیز متمرکز بوده است.
در پاسخ به این تحرکات آمریکا، نیروی دریایی سپاه پاسداران رزمایش غافلگیرانهای را در سه جزیره که موضوع مناقشه بین ایران و امارات است برگزار کرد که شامل استقرار یگانهای عملیاتی در کشتیهای حامل موشک، پهپادها و تجهیزات الکترونیکی مختلف نیز میشد.
این اقدامات باهدف رساندن پیامی تهدیدآمیز به واشنگتن، با تلاش برای ایجاد شکاف بین آمریکا و کشورهای حاشیه خلیجفارس از طریق بیانیههایی همراه بود که ادعا میکرد طرفهای منطقه قادر به اداره امور خود بدون دخالت نهادهای خارجی هستند.
خلیجفارس تنها کانون تنش بین آمریکا و ایران در غربآسیا نیست:
دو طرف در آستانه رویارویی احتمالی در سوریه نیز هستند. مقامات ارشد آمریکایی اخیراً ادعا کردند که ایران با همکاری روسیه بر اساس یک برنامه منظم باهدف بیرون راندن نیروهای آمریکایی از سوریه عمل میکند.
این منجر به افزایش اصطکاک بین شبههنظامیان شیعه فعال در سوریه و نیروهای آمریکایی مستقر در اطراف التنف شده است.
حمله پهپادها به این پایگاه در ماه آوریل باعث کشته شدن یک آمریکایی شاغل در یک شرکت غیرنظامی و زخمی شدن پنج سرباز شد.
بهنوبه خود، پاسخ انتقامجویانه آمریکا علیه نیروهای شبههنظامی طرفدار ایران در سوریه جان چند ایرانی را گرفت.
تنش بین آمریکا و ایران بهموازات تلاشهای مجدد در ماههای اخیر، عمدتاً از طریق میانجیگری قطر و عمان، برای ازسرگیری گفتوگو بین دو کشور در مورد تبادل زندانیان و همچنین موضوع هستهای افزایشیافته است.
گفتوگوهای جاری در مورد موضوع هستهای هیچ توافقی را به همراه نداشته است، اما برخی اطلاعات فاششده حاکی از امکان تفاهماتی است که شامل تعهد ایران به عدم غنیسازی اورانیوم تا بیش از ۶۰ درصد و شاید خودداری از انباشت مقادیر بیشتر اورانیوم غنیشده است.
انتظار میرود گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اواخر ماه آگوست، منتهی به نشست شورای حکام در ماه سپتامبر تا حدودی روشنگر این موضوع باشد.
ادامه مذاکرات هستهای از طریق میانجیگری در کنار تنشهای منطقهای، موقعیت منحصربهفردی را ایجاد کرده است که در آن هر دو طرف تلاش میکنند بین دو موضوع تمایز قائل شوند، تصمیمی که آنها را قادر به توافق در مورد زندانیان کرد.
بااینوجود، حتی اگر طرفین موفق به دستیابی به توافقات موقت شوند، امید به حفظ آنها و بهویژه استفاده از آنها بهعنوان بستری برای ارتقای تفاهمات گستردهتر، بسیار کم است.
در مورد اسرائیل، رویدادهای اخیر بار دیگر نشان داد که توانایی آن برای تأثیرگذاری بر وجود یا عدم وجود مذاکرات در مورد موضوع هستهای و همچنین سایر موضوعات بسیار محدود است.
بااینحال، این واقعیت که بخش زیادی از گفتمان بینالمللی کنونی در چارچوب ایران بر موضوعاتی مانند کمک ایران به روسیه در جنگ اوکراین و دخالت آن در سوریه متمرکز است، اسرائیل را قادر میسازد تا خطری را که برای ثبات بینالمللی توسط فعالیتهای ایران ایجاد میشود، بهتر نشان دهد.
در این مرحله و بهویژه در آستانه انقضای تحریمها (طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل) در خصوص فعالیتهای توسعه موشکی و خریدوفروش تسلیحات ایران در ماه اکتبر، اسرائیل باید تلاش کند تا سایر کشورهای بلوک غرب را متقاعد کند که ادامه تحریمهای اعمالشده علیه شرکتها و افراد ایرانی را بهویژه در مورد فروش موشکی تضمین کنند.