بازار/ یکی از پرسش های مهم برای ایران، جایگاه ایران در سیاست خارجی کمال قلیچداراوغلو در صورت پیروزی بر انتخابات است. اظهارات او در مورد اتصال به چین از طریق ایران و نیز تبار ایرانی او به نوعی این موضوع را مطرح میکندکه شاید قلیچداراوغلو رابطه مناسب تری در مقایسه با اردوغان داشته باشد. اما نباید رویکرد غربگرایانه قلیچداراوغلو و مواضع تند ترکگرایانه مرال آکشنر، رییس حزب خوب، را فراموش کرد. از همین روی، بسیاری نیز اردوغان را برای منافع ایران مناسب میدانند.
در ۱۴ مه ۲۰۲۳، ترکیه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را برگزار خواهد کرد، رویدادی حیاتی که احتمالا نقطه عطفی در تغییر استراتژی آنکارا در عرصه داخلی و جهانی پس از بیست سال رهبری رجب طیب اردوغان باشد. رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه در دهه ۲۰۰۰ پس از تأسیس حزبی که ریشه در اسلام سیاسی داشت و گشودن عرصه سیاسی به روی محافظهکاران در دولت مدرن ترکیه که توسط کمال آتاتورک تأسیس شده بود، با سکولاریسم و رویکرد غربی بیشتر معرفی میشد و احساس میکردند به حاشیه رانده شده بودند از حمایت قوی برخوردار شدند. در این سالها ترکیه رونق اقتصادی را تجربه کرد و باعث شد افراد زیادی وارد طبقه متوسط شوند.
مردم اخیراً اردوغان را بهخاطر واکنشش به زلزله عظیمی که این کشور را لرزاند به شدت مورد انتقاد قرار دادهاند. اما مشخص نیست که این رویداد چه تاثیری بر رای دهندگان خواهد داشت. از یک طرف، واکنش کند بود و بحث جنجالی در مورد مقررات ساختمانی وجود داشت. از سوی دیگر، زمین لرزه مناطقی را تحت تاثیر قرار داد که پایگاههای حزب عدالت و توسعه محسوب میشوند؛ بنابراین اردوغان پس از اعتراف به تاخیرها و ارائه انواع خدمات به زلزله زدگان، اجماع مجدد در این شهرها را به دست آورد.
در نهایت، اگرچه رئیسجمهور ترکیه با ایجاد زیرساختهای مدرن عظیم، رایدهندگان را جذب کرد، اما سیاست های پولی و مالی او ترکیه را در معرض تورم فزاینده قرار داده است. در مجموع، انتخابات ترکیه از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، زیرا آنکارا یکی از بازیگران پیشرو در خاورمیانه، قفقاز، آسیای مرکزی و آفریقا و یکی از اعضای ناتو با آرمانهای بحث برانگیز است. بسته به نتایج انتخابات، قدرتهای بزرگی مانند آمریکا، روسیه و ایران احتمالا تصمیم بگیرند که استراتژیهای خود را در این زمینهها تغییر دهند.
حوزههای همکاری ایران و ترکیه
روابط ترکیه و ایران همواره ناپیوسته بوده و همکاریهای دیپلماتیک متناوب با نیازهای ژئوپلیتیکی و استراتژیهای خارجی متضاد بوده است. این رقابت را میتوان در قفقاز مشاهده کرد که ترکیه آشکارا از آذربایجان در مناقشه قره باغ کوهستانی علیه ارمنستان حمایت کرده است در حالی که ایران اهداف متفاوتی داشت. همچنین در خاورمیانه که سوریه و عراق به میدان نبرد منافع متضاد تبدیل شدهاند و در نهایت در زمینه انرژی، زیرا هر دو کشور در تلاش هستند تا خود را به عنوان قطب اصلی ترانزیت منطقه برای تامین انرژی معرفی کنند.
منطقهگرایی ایران ناشی از شکست مذاکرات وین در مورد توافق هستهای جدید و علاقه مجدد آنکارا به منطقه اوراسیا پس از شکستهای مکرر در دسترسی به اتحادیه اروپا، دو قدرت خاورمیانه را بر آن داشته تا نقش منطقهای مطمئنتر را دنبال کنند. منافع دو کشور در سوریه، عراق و آسیای مرکزی و پیوستن ترکیه به ناتو، مسائلی را بین آنکارا و تهران ایجاد کرده است اما در عوض، همگرایی سیاسی در مورد مخالفت با کردستان مستقل و حمایت از ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی وجود دارد.
با نگاهی به تاریخ، حکومت جمهوری اسلامی از نظر ایدئولوژیک با دولت سکولار و کمالیست ترکیه ناسازگار بود. با ظهور اربکان و حزب رفاه که در سال ۱۹۸۳ تأسیس کرد، مسائل تغییر کرد. بعد از اینکه نجم الدین اربکان به نخست وزیری منصوب شد، در واقع ایران را به عنوان اولین مقصد سفر به خارج از کشور انتخاب کرد. با این وجود، باید تأکید کرد در حالی که نزدیکی بین دو دولت در آن زمان مفهومی ایدئولوژیک به خود میگرفت، امروز همکاری به حوزههای صرفاً عملگرایانه مربوط میشود. علیرغم تنشهای ژئوپلیتیکی و منافع متضاد، ایران و ترکیه طی سالها قراردادهای همکاری متعددی امضا کردهاند . چند نمونه عبارتند از:
- توافق تجاری برای افزایش حجم مبادلات به ۳۰ میلیارد دلار و ایجاد مناطق صنعتی مشترک برای تقویت تجارت و سرمایه گذاری.
- موافقتنامه همکاری انرژی برای افزایش صادرات گاز طبیعی از ایران به ترکیه و توسعه پروژههای مشترک انرژی.
- توافقنامه همکاری فرهنگی برای تقویت روابط فرهنگی بین دو کشور.
- توافقنامه حمل و نقل با تمرکز بر توسعه ارتباطات ریلی و افزایش پروازهای بین دو کشور.
- موافقتنامه همکاری دفاعی برای تقویت روابط نظامی این توافق بر تبادل اطلاعات و مبارزه مشترک با تروریسم متمرکز بود.
منافع رقابتی
ایران و ترکیه استراتژیهای رقابتی در حوزههای مورد علاقه مشترک دارند. اگرچه عراق و سوریه هر دو در راس دستور کار دو کشور قرار دارند، قفقاز اخیرا به میدان اصلی نبرد تبدیل شده است. تحت رهبری اردوغان، آنکارا به دنبال دستیابی به وحدت کشورهای ترکیه است و ایدئولوژی پان ترکگرایی را از طریق قفقاز به آسیای مرکزی سوق میدهد. در این میان، آذربایجان یکی از ابزارهای اصلی نفوذ نفوذ ترکیه بوده است. شایان ذکر است که موافقتنامه تأسیس شورای ترکیه در منطقه نخجوان به امضا رسید.
اما در این میان افزایش نفوذ آنکارا به قیمت اهداف منطقهای تهران تمام خواهد شد؛ تلاش اخیر آذریها برای اتصال نخجوان از طریق منطقه سیونیک ارمنستان، در واقع هدف آنکارا برای اتصال ترکیه به آذربایجان، دریای خزر و جمهوریهای آسیای مرکزی است. اگرچه آنکارا ثابت کرد که یک سیاست منطقهای مستقل و نه لزوماً همسو دارد، اما چنین نتیجهای احتمالا به نفع کشورهای ناتو باشد که میتوانند کریدوری را برای اتصال آسیای مرکزی به اروپا ایجاد کنند.
برای ایران، این به معنای قطع شدن از کریدورهای انرژی و از دست دادن ارتباط زمینی خود با روسیه و ارمنستان است، دری که تهران میتواند از طریق آن به بازارهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا دسترسی داشته باشد. در این راستا، ایران سعی کرد به آذربایجان اتصالات اقتصادی ایجاد کند، برای نمونه تهران پیشنهاد کرد منطقه اقتصادی غرب آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را از طریق خاک ایران وصل کند یا قرارداد سوآپ گاز بین تهران، باکو و عشق آباد را به یکدیگر متصل کند. با وجود این، ایران از نظر تاریخی روابط محکمی با ارمنستان دارد. تلاش ترکیه برای ایجاد این کریدور که کشورهای ترک را از طریق منطقه سیونیک به اروپا متصل میکند، برای جمهوری اسلامی ایران غیرقابل قبول است، عمدتاً به این دلیل که ایران را از مسیرهای حیاتی ترانزیتی و انرژی دور میکند.
علاوه بر این، تنشهای اخیر بین جمهوری آذربایجان و ایران ممکن است به تشدید تنش با ترکیه منجر شود. الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، در تاریخ ۲۹ آوریل ۲۰۲۳ در استانبول، اعلام کرد که شرکت نظامی ترکیه بایکار یک مرکز بایراکتار در آذربایجان ایجاد خواهد کرد.
نتیجه
در تاریخ ۱۴ می ۲۰۲۳ ، ترکیه با انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی روبرو خواهد شد. این احتمال وجود دارد که نتیجه باعث بی ثباتی بیشتر کشور شود. با نگاهی به نامزدهای اصلی ریاست جمهوری، اردوغان و رهبر CHP، کمال کیلیچداراوغلو، که از حمایت به اصطلاح «میز شش نفره»، اتحاد ملت (CHP، DP، DEVA، GELECEK، SAADET و IYI) برخوردار است، بسته به برنده انتخابات به سناریوهای بسیار متفاوتی منجر شود .
میز شش نفره به ویژه جالب است زیرا این ائتلاف احزاب اسلام گرا، راست، چپ و ناسیونالیست را گرد هم میآورد. همانطور که در ایران همیشه یک کشمکش داخلی بین اصلاح طلبان و اصولگرایان وجود داشته است، در ترکیه نیز محافظهکاران و سکولارها دو جنبش رقیب بودند. با وجود این دو نامزد، دیگر تقسیم بندی چندان شدید نیست. قرار گرفتن ترکیه بین خاورمیانه و اروپا، انتخابات این کشور را در کانون توجهات بین المللی قرار داده است. برخلاف سیاست خارجی اردوغان ، قیلیچداراوغلو ممکن است چهره سازشکنندهتری باشد و راهبردهای آنکارا در قبال بازیگران منطقهای مانند ایران را تغییر دهد.
به عنوان مثال، تهران چندین بار تلاش کرد تا گاز ایران را از طریق ترکیه به اروپا برساند و آنکارا را به دلیل ممانعت از این همکاریها سرزنش کرد. با تمایل بروکسل برای بازگرداندن توافق هستهای، ایران ممکن است در بازار انرژی که از طریق ترکیه به جهان غرب میرسد، به عراق بپیوندد و تنشها با آذربایجان را کاهش دهد.
در سالهای گذشته، ترکیه همچنین از آمریکا خواسته بود که تحریمهای ایران را لغو و تاکید کرد که آنکارا مایل به تجارت با تهران است. نتیجه انتخابات آینده ممکن است دوران جدیدی را در روابط ایران و ترکیه بگشاید و حجم تجارت آنها را به لطف تلاشهای تهران در زمینه اقتصادی بهبود بخشد. در غیر این صورت، دو کشور به رقابت برای تبدیل شدن به قطب اصلی ترانزیت و انرژی منطقهای ادامه خواهند داد. اما به طور حتم پیروزی اردوغان یا قلیچداراوغلو تاثیر رادیکال در ارتباط با ایران نخواهد داشت.