روز ۲۸ آوریل ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری تلفنی با هم تماس گرفتند. از سال ۲۰۱۶ رابطه این دو به سمت همکاری حرکت کرد. همه چیز بعد از کودتای نافرجام ترکیه در همان سال تغییر کرده است و این دو کشور اختلاف نظرها را کنار گذاشتند.
اردوغان در مباحث بسیاری با پوتین هماهنگ شد. از سوریه گرفته تا لیبی و سپس توافقات اقتصادی که به ایجاد خط لوله گازی تورکیش استریم منجر شد. همه این ها امروز این امکان را به رئیس جمهوری ترکیه می دهد که در عرصه میانجیگری میان مسکو و کی یف قدرت فراوانی داشته باشد. اما باید دید راه میانجیگری ترکیه به کجا ختم خواهد شد.
به سختی می توان گفت که آیا این جاه طلبی ترکیه با موفقیت همراه شود. در ضمن اردوغان در حال طی کردن مسیر دیپلماتیک بسیار باریک میان هزارتوی جنگی است که در حال حاضر از نظر سیاسی هیچ راه خروجی برای آن متصور نیست. البته عناصری وجود دارند که این تصور را ایجاد می کنند که تلاش ترکیه غیرواقعی نیست.
در وهله اول بعید است که رئیس جمهوری ترکیه اگر نتواند انتظاراتی را کسب کند، قدم پیش بگذارد. معلوم است که یقین دارد که می تواند به اهدافش برسد. در ضمن بین پوتین و اردوغان و نیز وزرای ترکیه و همتایان اوکراینی به طور مکرر تماس های تلفنی صورت می گیرد. محورهای آنکارا – مسکو و آنکارا-کی یف بسیار فعال هستند و همین امر ممکن است نشانه ای از اعتبار باشد. عامل دیگر شامل منافع ترکیه است. آنکارا باید خواستار صلح باشد و اگر بخواهد نقش مهمی در دریای سیاه ایفا کند باید امیدوار باشد که صلح برقرار شود. در این برهه از زمان اردوغان بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد به اطراف خود بنگرد تا حتی المقدور از بی ثباتی کمتری برخوردار باشد.
در ضمن لازم است فعالیت حساس و در حال حاضر موثر دیپلماتیکی که ترکیه در حال انجام است در نظر گرفته شود. از یک سو این کشور حمله روسیه را محکوم کرد و با این کار از خط مشی ناتو جانبداری کرد اما در عین حال تحریم های ضد روسی را تأیید نکرد.