رسانه تخصصی روابط بین الملل

ابزار تحریم و جنگ روسیه در اوکراین

Diplomacyplus.ir/?p=6579
این روسیه است که تصمیم می گیرد جنگ چه زمانی پایان می یابد و همین مساله، دیپلماسی را به ابزاری ضروری تبدیل می سازد. اروپا برای مذاکره باید منافع امنیتی روسیه را مدنظر قرار دهد که این مساله به معنای پایان گسترش ناتو است.

نویسنده: ماریا گرینبرگ

میدل ایست نیوز: کمیسیون اروپا هفتم دسامبر بسته تحریمی جدیدی را با هدف وادار کردن روسیه به پایان دادن به تهاجم به اوکراین، پیشنهاد کرد. پس از هشت بسته تحریمی قبلی، هزینه های رژیم تحریم برای اروپا در حال افزایش است. با نزدیک شدن به زمستان و کاهش دما و در نتیجه مستقیم قطع تجارت با روسیه، اروپا خود را برای قطع برق، کمبود روشنایی و گرما و قطع موقت اینترنت و خدمات تلفن همراه آماده می کند. جنگ همچنان ادامه دارد و حملات موشکی روسیه علیه زیرساخت های انرژی اوکراین در حال افزایش است.

این در حالی است که هیچ کدام از کشورهای خاورمیانه که می توانند نقشی کلیدی در تاثیر تحریم های انرژی روسیه بگذارند، امریکا و اروپا را در تحریم روسیه همراهی نکرده اند.

در واقع، ماهیت جمعی تحریم ها، روند توسعه و اجرای آنها، به روسیه اجازه می دهد بدترین درد اقتصادی اعمال شده علیه یک کشور را دور بزند. هر یک از اعضای ائتلاف تحریم کننده به دنبال کاهش درد تحمیلی به خود ناشی از قطع روابط اقتصادی با روسیه است. و این مساله نه تنها بر اثربخشی مصالحه نهایی تاثیر می گذارد، بلکه امکان تطبیق با تحریم های آتی را برای روسیه فراهم می آورد و شرکت های غربی را تشویق می کند تا پیش از اعمال دور جدیدی از تحریم ها، تجارت با روسیه را افزایش دهند.

برخی برای غلبه بر این مشکل، تحریم های بیشتر یا جامع تر را پیشنهاد می دهند و به دنبال انزوای کامل اقتصادی روسیه هستند؛ اما هزینه چنین راه حل هایی از مزایای آنها بیشتر است. اول، مسلح کردن نهادهای نظام اقتصادی بین الملل، به ویژه بدون حمایت بازیگران اصلی اقتصادی، هزینه جهانی در برخواهد داشت. اثر نمایشی که نشان می دهد چگونه می توان از نظام برای آسیب رساندن به یک دولت استفاده کرد، دیگران را وادار می کند تا آسیب پذیری خود را کاهش دهند. تخریب بعدی نهادها یا ایجاد ساختارهای موازی از دستاوردهای رفاهی یک سیستم اقتصادی مشترک می کاهد. دوم، انزوای کامل اقتصادی روسیه، اگر غرب مایل به پرداخت هزینه های هنگفت اجرای چنین سیاستی باشد، توانایی های نظامی روسیه را تنزل می دهد؛ اما این بدان معنا نیست که یک کشور مجهز به سلاح هسته ای توانایی دفاع از قلمرو خود را نخواهد داشت. خفقان اقتصادی پتانسیل تشدید تنش هسته ای را افزایش می دهد.

جنگ در اوکراین را نمی توان صرفا با ابزارهای اقتصادی پایان داد. به خصوص از آنجایی که هند و چین و برخی کشورهای کلیدی کوچکتر مثل قطر و امارات و کشورهای نفت‌خیز و موثری مثل عربستان سعودی و حتی متحدانی مثل ترکیه از تحریم های غرب حمایت نمی کنند، استفاده از اقتصاد به عنوان جنگ افزار اشتباه است و الگوهای تجارت جهانی را تغییر خواهد داد. تنها گزینه غرب این است که به جای تامین مالی یک درگیری پرهزینه و طولانی مدت در اوکراین، درصدد یافتن یک راه حل دیپلماتیک برآید.

چالش های تحریم های دسته جمعی

جدیدترین دور تحریم های غرب علیه روسیه با هدف محدود کردن توانایی این کشور در تامین مالی جنگ در اوکراین اعمال شده، اما هزینه های اقتصادی قابل توجهی برای غرب به همراه خواهد داشت.

همانند بسیاری از دیگر سیاست گذاری ها که برچسب قیمت دارند، تحریم های دسته جمعی پیامدهای توزیعی از جمله هزینه هایی را شامل می شوند که هر کشور باید برای منافع جمعی متحمل شود. هر کشور غربی و متحد غرب خواهان تحریم هایی است که هزینه های زیادی بر روسیه تحمیل کند، اما در حالت ایده آل کمترین هزینه ممکن را برای خودش داشته باشد. بنابراین، بلژیک همچنان به واردات الماس روسیه ادامه می دهد. فرانسه، مجارستان، اسلواکی و فنلاند به واردات سوخت هسته ای روسیه ادامه می دهند. یونان به مبارزه برای حق انتقال نفت روسیه ادامه می دهد. عربستان همچنان برای تنظیم نرخ نفت در بازار و اوپک با روسیه هماهنگ می کند. امارات متحده عربی همچنان به سطح بالایی از مراودات اقتصادی خود با روسیه ادامه می دهد. مصر و ترکیه همچنان میزبان گردشگران روسیه هستند. ترکیه به فکر هاب گازی به اروپا با استفاده از انرژی روسیه است. و قطر هم حاضر نیست سهم بازار روسیه را در اروپا به هر قیمتی که شده، تصاحب کند.

مشکلات روند فعلی امور

تحریم های غرب علیه روسیه ماهیتی نمایشی دارند و به جهان می گویند: «اگر قوانین نظم بین المللی را زیر پا بگذارید، پاسخ سریع و شدید خواهد بود.» در حالت ایده آل، نمایش مجازات می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده برای رفتارهای نادرست احتمالی دیگر کشورها در آینده، عمل کند.

اما یک خوانش دیگر نیز وجود دارد. این تحریم ها می توانند به یک «راهنمای چگونگی محافظت از اقتصاد» در برابر تحریم های غرب عمل کنند. متجاوزان بالقوه اکنون تصویر بسیار واضح تری از مجازات های پیش رو در صورت تصمیم به یک عملیات تهاجمی، و به لطف تلاش های روسیه، درک روشن تری از نحوه مقابله با تحریم های غرب دارند. در واقع، روسیه از سال 2014 که به دلیل الحاق کریمه هدف تحریم های غرب قرار گرفت، از همین اثر نمایشی استفاده و خود را برای تحریم های پس از حمله 24 فوریه به اوکراین آماده کرد.

یکی دیگر از پیامدهای این اثر نمایشی و تمهیدات متعاقب دولت ها برای به حداقل رساندن آسیب های وارده بر خودشان، آسیبی است که به نظام اقتصادی بین المللی وارد می آید. نظام اقتصادی بین الملل زمانی بهترین عملکرد را دارد که دولت ها بتوانند در مبادلات، به اشتراک گذاری اطلاعات و نظارت بر منافع، انتظار رفتار منظم داشته باشند؛ به این معنی که تعاملات بین دولت ها امروز مشابه فردا باشد. اگر اعتماد به نهادهای اصلی نظم اقتصادی تضعیف شود، دولت ها اقداماتی را برای محافظت از خود انجام خواهند داد و نظام موجود دیگر قادر به ارائه همان منافع پیشین نخواهد بود. کشورهایی که از هزینه های ناشی از چنین تغییراتی نگران شوند، به ایجاد نهادهای جایگزین برای کاهش عواقب منفی نظام یکپارچه موجود تشویق می شود. برای نمونه، تلاش تحت رهبری ایالات متحده برای حذف برخی از بانک های روسی از سوئیفت منجر به همکاری روسیه و چین و تا حدی هند برای ایجاد جایگزینی برای سوئیفت شده است. همچنین کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی حاضر نشده اند روسیه را از اوپک پلاس کنار بگذارند.

مسیر پیش رو

تحریم ها ابزار اشتباهی برای حل مشکل راهبردی غرب است. غرب از روسیه می‌خواهد که به تهاجم خود به اوکراین پایان دهد و این در حالی است که روسیه این جنگ را در ارتباط تنگاتنگ با امنیت ملی خود می داند. برای تغییر سیاست خارجی یک کشور در شرایطی که مخاطرات از نظر آن تا این اندازه جدی است، باید اهرم فشار مناسب را به کار برد. در حال حاضر، روند طراحی تحریم های چندجانبه در حالی که کشورهای شرکت کننده در اعمال تحریم ها به دنبال کاهش هزینه های خودشان هستند، یک فرآیند طولانی مذاکره و مصالحه را در پی دارد که اساسا به روسیه زمان می دهد تا خود را با فشار اقتصادی تطبیق دهد.

برای تسهیل پایان جنگ در اوکراین، غرب باید به دنبال ابزارهای جایگزین باشد. در این مقطع، دیپلماسی ابزاری برای موفقیت است. از آنجایی که روسیه دارای تسلیحات هسته ایست، حتی یک پیروزی قاطع نظامی توسط اوکراین که نیروهای روسی را به خارج از مرز براند نیز نمی تواند تضمینی برای پایان جنگ باشد. روسیه می تواند به حملات به زیرساخت های اوکراین ادامه دهد. به علاوه، تهاجم اوکراین به خاک روسیه خطرات قابل توجه حمله تلافی جویانه هسته ای را به همراه خواهد داشت.

در نهایت، این روسیه است که تصمیم می گیرد جنگ چه زمانی پایان می یابد و همین مساله، دیپلماسی را به ابزاری ضروری تبدیل می سازد. اروپا برای مذاکره برای حل و فصل درگیری اوکراین باید منافع امنیتی روسیه را مدنظر قرار دهد که این مساله اساسا به معنای پایان گسترش ناتو است.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط