اندیشکده مطالعات دفاعی و امنیتی در مطلبی، متغیرهای پیرامونی جنگ اوکراین و ظرفیت بالقوه آنها برای تبدیل کردن جنگ اوکراین به جنگی جهانی را بررسی کرده است.
با نگاهی به علل وقوع جنگ جهانی اول، باید به این موضوع پرداخت که چگونه یک حادثه به این جنگ منجر شد و آیا حمله ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به اوکراین می تواند به یک درگیری بین المللی گسترده تر منجر شود؟ در این زمینه، چین ممکن است به این نتیجه برسد که ارائه تانکهای لئوپارد توسط غرب به اوکراین و صحبت در مورد ارسال جتهای جنگنده، وضعیت را تغییر داده است. واضح است که این احتمال برای آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا کافی بود تا در کنفرانس امنیتی مونیخ به وانگ یی، وزیر خارجه چین که برای دیدار با پوتین در راه مسکو بود، در مورد «عواقب جدی» کمک تسلیحاتی به روسیه هشدار دهد. از سوی دیگر، چین ممکن است تصمیم بگیرد از تمرکز غرب بر اوکراین برای حمله به تایوان بهره ببرد.
پکن منتظر نتیجه انتخابات 2024 تایوان است و تا آن زمان تعداد بیشتری از کشتیهای جنگی آبی خاکی این کشور تکمیل شده اند. اما، در هر زمان، امکان تغییر محاسبات وجود دارد. کاهش سریع روابط آمریکا و چین ناشی از ورود یک بالون نظارتی ادعایی به حریم هوایی آمریکا، از آن دست مسائل خارجی است که می تواند، هر چند غیرمنطقی، موازنه را بر هم بزند، همانطور که سفر احتمالی کوین مک کارتی رئیس مجلس نمایندگان به تایوان می تواند این نقش را ایفا کند.
از سوی دیگر، کره شمالی در ماههای اخیر تعدادی موشک بالستیک شلیک کرد اما این اقدامات تحریک آمیز به اندازه همیشه مورد توجه غرب قرار نگرفت. با این حال، یکی از رهبران سیاسی کره جنوبی به لزوم دستیابی کشورش به تسلیحات هستهای اشاره کرده است و کیم یو جونگ، خواهر رئیس کره شمالی، حضور آمریکا در منطقه را عامل تنشهای اخیر دانست و اقیانوس آرام را محدوده تیر کشورش عنوان کرد. کره شمالی سابقه طولانی در تشدید تحریکات تخیلی علیه همسایه جنوبی خود دارد اما ممکن است به دستور مسکو این کار را انجام دهد. علاوه بر چین و کره شمالی، احتمال گسترش بحران توسط اسرائیل هم وجود دارد.
در همین حال، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه همچنان به سفرهای گسترده خود ادامه می دهد و روایت روسیه را از تهاجم غرب تبلیغ می کند. او اخیراً در آفریقا بوده است، جایی که نفوذ روسیه از روزهایی که اتحاد جماهیر شوروی از جنبشهای آزادیبخش در دهههای 1970 و 1980 حمایت میکرد، در بالاترین حد خود قرار دارد. هزینههای بالای کود به دلیل جنگ اوکراین ضربه سختی به آفریقا وارد کرده است. خطرات واقعی در واگذاری نفوذ غرب در سراسر این قاره به روسیه و چین وجود دارد.
اگر جنگ برای روسیه بد پیش برود، پوتین ممکن است تلاش کند تا درگیری در اوکراین را بین المللی کند تا کسانی مانند امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه را که میخواهند از طریق مذاکره و هر چه سریعتر به درگیریها پایان دهند، تحریک و به فعالیت وادار کند. اما بی شک در مذاکرات، روسیه بر حفظ کریمه اصرار و از دادگاه جنایات جنگی و پرداخت غرامت اجتناب خواهد کرد. اصابت موشکهای “سرگردان” به شهری در لهستان یا رومانی، قطع “غیر قابل توضیح” کابلهای ارتباطی زیر دریا، هجوم کم عمق از کالینینگراد یا بلاروس به لیتوانی یا از روسیه به استونی، یا سرنگونی یک هواپیمای جاسوسی غربی در نزدیکی حریم هوایی روسیه، تعداد کمی از ایدههای زیادی است که می توان در نظر داشت. و در نهایت، اگر پوتین از شکست نظامی قریبالوقوع هراس داشته باشد، احتمال استفاده از سلاحهای هستهای (یا آزمایش هستهای) از طرف او وجود دارد.
بایستههای غرب برای اجتناب از گسترش جنگ
بین المللی شدن درگیری لزوماً به معنای جنگ جهانی نیست. هیچ کس جنگ جهانی در سال 2023 را نمیخواهد. آنچه سارایوو در سال 1914 رخ داد، شتاب دهنده ای بود که باعث شد همه عوامل دیگر به طور ناگهانی مرتبط به نظر برسند و منجر به زنجیره ای از اقدامات و واکنشهای به ظاهر غیرقابل توقف شود. یکی از مسائلی که خطر تشدید درگیریها را افزایش می دهد، خطر اقدام پوتین در برابر تصمیم غرب برای ارائه تسلیحات مورد نیاز اوکراین به منظور دفاع از خود در برابر یک حمله احتمالی بهاری است. تصمیمات غرب باید بر اساس درک کامل خطرات اتخاذ شود. دولتهای غربی باید راهبردهایی طراحی کنند تا فراتر نرفتن جنگ از مرزهای اوکراین تضمین شود و به همان اندازه باید در مورد هدف خود که حفظ استقلال اوکراین است، شفاف باشند.