رسانه تخصصی روابط بین الملل

آمریکا بازنده بزرگ جنگ غزه است

Diplomacyplus.ir/?p=9925
وبگاه «اوراسیا ریویو» در گزارش تازه خود با اشاره به اینکه آمریکا بازنده بزرگ جنگ غزه است،‌ تاکید کرد: کشورهای عربی بر این باورند که اسرائیل به شیوه‌ای وحشیانه عمل می‌کند و آمریکا هیچ کاری برای متوقف کردن آن انجام نمی‌دهد.

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه اوراسیا ریویو در گزارش تازه خود به‌قلم «ماریا مالوف» نوشت: جنگ غزه بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و حماس چالشی جدی برای آمریکاست.

این یک آزمون دشوار برای شبکه ارتباطاتی است که واشنگتن در دهه‌های گذشته ایجاد کرده است تا از تعادل در منافع خود بین کشورهای عربی و اسرائیل اطمینان حاصل کند.

بدیهی است که آمریکا در دستیابی به این تعادل استراتژیک در روابط خود بین اعراب و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) شکست خورده است.

بسیاری از کشورهای جهان، ‌به‌ویژه کشورهای عربی و مسلمان، اتهامات زیادی مبنی بر حمایت واشنگتن از حملات اسرائیل(رژیم صهیونیستی) علیه غیرنظامیان در غزه دارند.

آن‌ها اشاره می‌کنند که آمریکا سلاح‌هایی را که برای کشتن فلسطینیان در غزه مورد استفاده قرار می‌گیرد، به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) می‌دهد.

آن‌ها همچنین آمریکا را به دادن ۱۴ میلیارد دلار به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برای ادامه جنگ متهم می‌کنند و می‌گویند که اعزام دو ناو هواپیمابر به شرق مدیترانه، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را در برابر هرگونه حمله مسلحانه توسط هر قدرتی محافظت می‌کند.

رسانه‌های عربی آمریکا را مقصر حمله روز ۷ اکتبر می‌دانند. آن‌ها همچنین آمریکا را مسئول آتش‌سوزی نظامی می‌دانند که غرب‌آسیا در حال حاضر دستخوش آن است.

پلتفرم‌های رسانه‌های عربی باور نمی‌کنند که آمریکا برای برقراری صلح در غرب‌آسیا جدی است و می‌گویند که هیچ کاری برای پایان دادن به جنگ بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و حماس انجام نمی‌دهد. بر این اساس، واشنگتن یک واسطه صادق برای صلح در غرب‌آسیا نیست.

شرم‌آور است که دیپلماسی شاتل آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در منطقه نتوانسته است دولت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را متقاعد کند که آتش‌بس محدود برای ارائه کمک‌های بشردوستانه فوری را بپذیرد.

همچنین تعداد حملات علیه پایگاه‌های نظامی آمریکا در سوریه و عراق افزایش یافته است. در صورت ادامه جنگ در غزه، این پتانسیل زیاد است که تأسیسات نظامی آمریکا در هر ۲ کشور مورد هدف قرار گیرد.

همه کشورهای عربی نگران هستند که جنگ غزه به یک بحران منطقه‌ای گسترده‌تر تبدیل شود. اعراب صدای آمریکا را می‌شنوند که جنگ علیه حماس را جنگی علیه ایران می‌دانند.

منطق استراتژیک برای کشورهای عرب این است که گسترش جنگ با حمله به ایران می‌تواند کل غرب‌آسیا را به حالت آشفتگی و هرج و مرج سوق دهد و بی‌ثباتی زیادی ایجاد کند.

کشورهای عربی بر این باورند که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به شیوه‌ای وحشیانه عمل می‌کند و آمریکا هیچ کاری برای متوقف کردن آن انجام نمی‌دهد.

غرب‌آسیا در شرف انفجار است. غرب در نگرش خود نسبت به غرب‌آسیا غیراخلاقی است

. وحشی‌گری اسرائیل(رژیم صهیونیستی) علیه فلسطینیان را تأیید می‌کند، در حالی که وانمود می‌کند از حقوق بشر و دموکراسی دفاع می‌کند. اعراب ادعا می‌کنند که ریاکاری غرب در مورد آزادی و آزادی، راه را برای همدستی آن‌ها در وحشیگری اسرائیل در قبال فلسطینی‌ها هموار کرد.

در پس زمینه از دست دادن ایمان اعراب به آمریکا، روسیه در حال افزایش نفوذ در منطقه است. مسکو می‌تواند به مردم غرب‌آسیا بگوید که از کشتار فلسطینیان بی‌گناه توسط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) چشم‌پوشی می‌کند و بنابراین دوست اعراب و مسلمانان است.

جنگ غزه ممکن است ‌‌راه‌حل دو دولتی را احیا کند. با این حال، کشورهای عرب در صداقت واشنگتن در ایجاد یک کشور فلسطینی تردید دارند.

آن‌ها از امتناع کنگره آمریکا از کمک به فلسطینیان به این دلیل که به حماس کمک خواهد کرد، ناامید شدند. این البته درست نبود.

از سوی دیگر، جنگ یک تحول نامشخص است. هیچ جنگی در تاریخ نتیجه مطمئنی ندارد.

از این رو، هر پیامد سیاسی اساسی باید نه تنها اهداف استراتژیک آمریکا که شامل دفاع از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) است، بلکه شرایط محلی را نیز در نظر بگیرد که استراتژی دستیابی به آن اهداف باید در آن اجرا شود

. با توجه به اینکه آمریکا نتوانست ‌به‌طور موثر اهداف خود را جدا از اسرائیل تعریف کند، هر تحلیلگری باید بر چندین روند استراتژیک فعال در غرب‌آسیا تمرکز کند.

نخست، ترکیه تلاش خواهد کرد نقش خود را پررنگ‌تر کند. آنکارا و رجب طیب اردوغان همبستگی بیشتری با حماس اعلام خواهند کرد. این امر روابط آمریکا و ترکیه را بیشتر تنش می‌کند.

دوم، ادامه تنش‌زدایی عربستان و ایران اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. تمرکز ۲ کشور بر غزه خواهد بود و نه بر روی رقابت منطقه‌ای خود. سوم، نقش قطر به احتمال زیاد تقویت خواهد شد.

واشنگتن تاکنون نتوانسته است قطر را متقاعد کند که روابط خود با حداقل شاخه سیاسی حماس را متوقف کند.

چهارم، یک سؤال منصفانه این است که حمله زمینی اسرائیل چقدر موفق و قاطع خواهد بود؟ اسرائیل(رژیم صهیونیستی) اعلام پیروزی نکرده است.

این رژیم قبل از پایان دادن به اهداف نظامی خود، به دلیل عوامل سیاسی و دیپلماتیک، از جنگ‌های قبلی، از جمله درگیری با حزب‌الله لبنان در سال‌های ۱۹۹۶ و ۲۰۰۶ خارج شد. حماس می‌تواند به همین نتیجه امیدوار باشد.

پنجم، چندین اظهارات مقامات اسرائیلی، مانند آنچه به آمیچای الیاهو، وزیر میراث که پرتاب بمب اتمی بر غزه را «احتمال» می‌داند، نسبت داده می‌شود، چقدر می‌تواند خسارت وارد کند؟

این امر می‌تواند ‌به‌سرعت مسکو را به تائید بازدارندگی هسته‌ای دعوت کند، مشابه آنچه در روزهای ۲۲- ۲۳ ماه اکتبر سال ۱۹۷۳ رخ داد، زمانی که آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی آمادگی هسته‌ای خود را در طول جنگ رمضان افزایش دادند.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط